water table

/ˈwɒtərˈteɪbl̩//ˈwɔːtəˈteɪbl̩/

سفره ی آب، رویه ی ایستایی، آب ایستی، سطح ایستای، سطح ابهای زیر زمین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a depth of earth below which the ground is saturated with water.

جمله های نمونه

1. Building can be difficult where the water table lies close to the surface.
[ترجمه mohammadali] در جایی که سطح ایستابی، به سطح زمین نزدیک است، ساخت و ساز می تواند مشکل باشد.
|
[ترجمه گوگل]در جایی که سطح ایستابی نزدیک به سطح قرار دارد، ساخت و ساز می تواند دشوار باشد
[ترجمه ترگمان]ساختمان می تواند مشکل باشد جایی که سطح آب نزدیک به سطح قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The water table has been lowered by drought.
[ترجمه mohammadali] سطح ایستابی در اثر خشکسالی افت کرده است.
|
[ترجمه گوگل]سطح آب به دلیل خشکسالی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]سطح آب با خشکسالی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pumping water from an aquifer lowers the water table.
[ترجمه گوگل]پمپاژ آب از سفره های زیرزمینی سطح آب را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]آب پمپاژ می شود روی میز آب را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In some places, the water table dropped nearly three hundred feet.
[ترجمه گوگل]در برخی نقاط، سطح آب نزدیک به سیصد پا کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در بعضی جاها میز آب تقریبا سیصد متر پایین تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But a few bad ones-where the water table is low-can take an hour's worth of pumping.
[ترجمه گوگل]اما چند مورد بد - جایی که سطح ایستابی کم است - می تواند یک ساعت پمپاژ طول بکشد
[ترجمه ترگمان]اما تعداد کمی از آن ها - که در آن میز آب کم است - می تواند یک ساعت طول بکشد تا پمپاژ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, in some localities, such as below the water table and in waterlogged soils, reducing conditions can prevail.
[ترجمه گوگل]با این حال، در برخی از مناطق، مانند زیر سطح آب و در خاک های غرقاب، شرایط کاهشی می تواند حاکم باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در برخی مناطق مانند زیر سطح آب و در زمین های زیر آب، کاهش شرایط می تواند غالب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is easy to see why the water table goes down so rapidly.
[ترجمه گوگل]به راحتی می توان فهمید که چرا سطح آب به سرعت پایین می آید
[ترجمه ترگمان]دیدن این که چرا میز آب به سرعت پایین می رود، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How far into the water table have they seeped?
[ترجمه گوگل]چقدر به سطح آب نفوذ کرده اند؟
[ترجمه ترگمان]چقدر به میز آب نفوذ کرده بودن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That's because the water table is higher at West Derby.
[ترجمه گوگل]دلیلش این است که سطح آب در دربی غرب بالاتر است
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که میز آب در غرب داربی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You've drained the water table and their wells are either dry or running salt water.
[ترجمه گوگل]شما سطح آب را تخلیه کرده اید و چاه های آنها یا خشک است یا آب نمک جاری
[ترجمه ترگمان]شما میز آب را خالی کرده اید و چاه ها هم خشک یا آب شور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He says the problem is the water table has fallen too low.
[ترجمه گوگل]او می گوید مشکل این است که سطح آب بسیار پایین آمده است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که مشکل این است که میز آب بسیار پایین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spring rains had raised the water table.
[ترجمه گوگل]باران های بهاری سطح آب را بالا برده بود
[ترجمه ترگمان]باران های بهاری، سطح آب را بالا برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Water table is a surface on which the presure is atmospheric.
[ترجمه گوگل]سطح ایستابی سطحی است که فشار روی آن اتمسفر است
[ترجمه ترگمان]سطح آب سطحی است که the در آن اتمسفر قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The water table of this land has nearly dried up, and needs treatment.
[ترجمه گوگل]سفره آب این سرزمین تقریباً خشک شده و نیاز به درمان دارد
[ترجمه ترگمان]سطح آب این سرزمین خشک شده است و به درمان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The result shows that the water table dynamic, the moisture storage, the moisture transport and so on exist some different in the lysimeter and in the natural condition.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که دینامیک سطح آب، ذخیره رطوبت، انتقال رطوبت و غیره در لایسیمتر و در شرایط طبیعی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که سطح آب، ذخیره رطوبت، حمل و نقل رطوبت و غیره در شرایط طبیعی و در شرایط طبیعی کمی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] سفره آب - سطح ایستابی - سطح آب - آبخوان سفره
[زمین شناسی] سطح ایستابی - سطحی است که در آن فشار سیال برابر فشار آتمسفر است.
[خاک شناسی] سطح ایستایی
[نفت] سکوچه ی سرد کل
[آب و خاک] سطح ایستائی

انگلیسی به انگلیسی

• water level, point under surface of the ground where the ground is completely saturated with water, groundwater level
the water table is the level below the surface of the ground where water can be found.

پیشنهاد کاربران

The water table
سطح ایستابی ( پیزومتریک ) :
به بالاترین تراز آب زیرزمینی بر روی یک سطح مشخص در زیر زمین گفته می شود.
توضیح: بخشی از آبها های زمین به زیر زمین نفوذ میکنند و به حرکت خودشون تا اینکه به یه لایه نفوذ ناپذیر برسند ادامه میدهند و فضاهای خالی را و رسوبات را پر میکنند .
...
[مشاهده متن کامل]

سطح ایستابی مرز بین خشکی و منطقه اشباع است و به منطقه ای که توسط آب پرشده و شامل فضای خالی نیست منطقه اشباع گفته میشود .

the layer of water below ground
به نظر من سفره ی آب زیر زمینی نمیشه.
سفره آب زیرزمینی احتمالا میشه :aquifer ( مطمن نیستم )
کلا بهتره در رابطه با معنای این دوکلمه از دیکشنری انگلیسی استفاده کنیم.
سطحی که آب در یک سفره زیرزمینی بالا میرود ، سفره آب زیر زمینی - سطح ایستایی آب ، سطح ایستابی
سطحی است که در آن فشار سیال برابر فشار آتمسفر است ، سطح ایستابی - سطحی است که در آن فشار سیال برابر فشار آتمسفر است
سطح آب
سطح ایستابی
سفره های آب زیر زمینی
اب زیرزمینی

بپرس