water ski

/ˈwɒtərˈskiː//ˈwɔːtəskiː/

اسکی ابی

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: water-skis, water-skiing, water-skied
مشتقات: water-skier (n.)
• : تعریف: to ski on water while holding and being pulled by a line attached to a motorboat.

جمله های نمونه

1. One hour water skiing and scuba diving at sea.
[ترجمه گوگل]یک ساعت اسکی روی آب و غواصی در دریا
[ترجمه ترگمان]یک ساعت اسکی و غواصی در دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She went water skiing while Prince Charles went windsurfing.
[ترجمه محمد] او اسکی رو اب رفت درحالیکه شاهزاده چارلز قایق بادی رفت.
|
[ترجمه زهرا] او اسکی روی آب رفت، درحالی که پرنس چارلز وینسرفینگ رفت.
|
[ترجمه گوگل]او به اسکی روی آب رفت در حالی که شاهزاده چارلز در حال موج سواری بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شاهزاده چارلز windsurfing رفت، او به اسکی آب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is an enthusiastic member of Chichester Water Ski Club, and regularly takes part in competitions.
[ترجمه گوگل]او یکی از اعضای مشتاق باشگاه اسکی آبی چیچستر است و به طور منظم در مسابقات شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]او عضو پرشور باشگاه اسکی چیچستر است و به طور منظم در رقابت ها شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the summer, we go water skiing on the lake.
[ترجمه گوگل]در تابستان روی دریاچه به اسکی روی آب می رویم
[ترجمه ترگمان]در تابستان، ما به اسکی روی دریاچه می رویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She can do a 360-degree turn on water skis.
[ترجمه گوگل]او می تواند یک چرخش 360 درجه روی اسکی روی آب انجام دهد
[ترجمه ترگمان]او می تواند اسکی ۳۶۰ درجه را روی skis آبی انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many people come to the summer resort to water ski.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای اسکی روی آب به تفرجگاه تابستانی می آیند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به پیست اسکی تابستانی می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then it would be time to water ski .
[ترجمه گوگل]سپس نوبت به اسکی روی آب می رسد
[ترجمه ترگمان]سپس نوبت به پرش با اسکی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The connelly water ski company makes skiing fun again with their shaped designs in slaloms and pairs.
[ترجمه گوگل]شرکت اسکی روی آب Connelly با طرح های شکل دار خود در اسلالوم و جفت، دوباره اسکی را سرگرم کننده می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت اسکی connelly water با طرح های their در slaloms و جفت ها دوباره تفریح اسکی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The International Water Ski Federation was founded in 194
[ترجمه گوگل]فدراسیون بین المللی اسکی روی آب در سال 194 تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]فدراسیون بین المللی اسکی آب در ۱۹۴ (۱۹۴)تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A Water Ski Racing team consists of a boat driver, an observer and a skier.
[ترجمه گوگل]یک تیم مسابقه اسکی روی آب متشکل از یک راننده قایق، یک ناظر و یک اسکی باز است
[ترجمه ترگمان]یک تیم مسابقه اسکی آب متشکل از یک راننده قایق، یک ناظر و یک اسکی باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Water ski will bring us ecstasy in making achievements and thrills in facing challenges.
[ترجمه گوگل]اسکی روی آب ما را در ایجاد دستاوردها و هیجان در مواجهه با چالش ها به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]اسکی آب ما را در ایجاد دستاوردها و thrills در مواجهه با چالش ها جذب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company mainly deals in surfboard, water ski board and various kinds of water sport supplies and other sporting equipments.
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتاً در زمینه تخته موج سواری، تخته اسکی روی آب و انواع لوازم ورزشی آبی و سایر تجهیزات ورزشی فعالیت می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت عمدتا در surfboard، تخته اسکی آب و انواع مختلف تجهیزات ورزشی آب و سایر تجهیزات ورزشی سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not only can I walk but I can water ski, snow ski, hike, kayak and enjoy a life with my wife and daughter.
[ترجمه گوگل]نه تنها می توانم پیاده روی کنم، بلکه می توانم اسکی روی آب، اسکی روی برف، پیاده روی، کایاک سواری و لذت بردن از زندگی با همسر و دخترم داشته باشم
[ترجمه ترگمان]نه تنها می توانم راه بروم، اما می توانم اسکی کنم، اسکی برف، پیاده روی، کایاک و کایاک و لذت بردن از زندگی با همسر و دخترم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Has any body water ski ed before?
[ترجمه گوگل]آیا قبلاً اسکی روی آب انجام داده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا قبل از این هم در مسیر اسکی بدنی قرار دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is also an international canoe slalom course and water ski lagoon with cable ski tow.
[ترجمه گوگل]همچنین یک کورس بین المللی کانو اسلالوم و تالاب اسکی روی آب با یدک کش اسکی کابلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک پیست اسکی بلم بین المللی و تالاب اسکی آب با طناب اسکی کابلی نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you water-ski, you ski on water while being pulled along by a boat.

پیشنهاد کاربران

اسکی روی یخ
اسکی آبی، اسکی روی آب
اسکی روی آب
اسکی کردن روی آب
اسکی روی آب

به معنی اسکی روی اب
Water ski به معنی" اسکی کردن روی آب" هست
water skiing به معنی "اسکی روی آب" هست
موج سواری

بپرس