1. Make sure you wash up well.
[ترجمه سارا] مطمئن شوید که بخوبی دست و رویتان را شسته اید.|
[ترجمه gh] مطمن بشوید که دست ها تون را به خوبی شسته اید|
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که خود را خوب بشویید[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که خوب دست و بالت رو بشوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Go and wash up - your dinner's ready.
[ترجمه سارا] برو و دست و رویت را بشود شام شما آماده است|
[ترجمه گوگل]برو بشوی - شامت آماده است[ترجمه ترگمان]برو و بشور - شامتان حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I helped wash up the lunch things.
[ترجمه سارا] من در شستن ظروف ناهار کمک کردم.|
[ترجمه گوگل]به شستن وسایل ناهار کمک کردم[ترجمه ترگمان] من به شستن وسایل ناهار کمک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We didn't wash up the dinner things until the morning after.
[ترجمه سارا] ما ظرفهای شام را تا صبح روز بعد نشستیم.|
[ترجمه گوگل]ما وسایل شام را تا صبح نشوییم[ترجمه ترگمان]شام را تا صبح بعد از نیمه شب wash
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I didn't wash up the pans.
[ترجمه سارا] من ماهی تابه هارا نشستم.|
[ترجمه گوگل]من تابه ها را نشستم[ترجمه ترگمان]من the را شستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I bet you make breakfast and wash up their plates, too.
[ترجمه گوگل]شرط می بندم شما هم صبحانه درست کنید و بشقاب های آنها را هم بشویید
[ترجمه ترگمان]من شرط می بندم که تو هم صبحانه درست می کنی و plates را هم تمیز می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من شرط می بندم که تو هم صبحانه درست می کنی و plates را هم تمیز می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's a good habit to wash up before a meal.
[ترجمه learner] شستن دستها قبل از غذا عادتوخوبیه|
[ترجمه گوگل]شستن قبل از غذا عادت خوبی است[ترجمه ترگمان]عادت خوبی است که قبل از غذا شستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's his turn to wash up but he'll try and duck out of it.
[ترجمه گوگل]نوبت اوست که خود را بشوید، اما او سعی میکند از آن دست بکشد
[ترجمه ترگمان]نوبت او است که خود را بشوید، اما سعی خواهد کرد خود را از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوبت او است که خود را بشوید، اما سعی خواهد کرد خود را از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He headed to the bathroom to wash up.
[ترجمه گوگل]برای شستن به سمت حمام رفت
[ترجمه ترگمان]به طرف حمام رفت تا دست و پایش را بشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طرف حمام رفت تا دست و پایش را بشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The girl helps her mother to wash up after dinner everyday.
[ترجمه گوگل]دختر هر روز به مادرش کمک می کند تا بعد از شام خود را بشوید
[ترجمه ترگمان]این دختر به مادرش کمک می کند تا بعد از شام هر روز حمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دختر به مادرش کمک می کند تا بعد از شام هر روز حمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We all wash up, standing in front of the kitchen sink, in full view of everyone else.
[ترجمه گوگل]همه ما در جلوی سینک آشپزخانه ایستاده ایم و در معرض دید دیگران هستیم
[ترجمه ترگمان]همه ما خود را می شویم، جلوی آشپزخانه، جلوی سینک آشپزخانه ایستاده ایم و همه را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه ما خود را می شویم، جلوی آشپزخانه، جلوی سینک آشپزخانه ایستاده ایم و همه را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Go wash up before dinner.
[ترجمه گوگل]برو قبل از شام بشور
[ترجمه ترگمان]برو قبل از شام برو خونه شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برو قبل از شام برو خونه شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then wash up, change your clothes, and come greet your future in-laws.
[ترجمه learner] دست و صورتت را بشور ، لباسهات را عوض کن و به خانواده همسر آینده ات سلام کن|
[ترجمه گوگل]بعد بشور، لباساتو عوض کن و بیا به شوهر شوهرت سلام کن[ترجمه ترگمان]بعد هم بشور، لباسات رو عوض کن و بیا به آینده - ت احترام بذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I went to wash up as the table edge trembled to a familiar sick-to-the-gut miasma of nothingness.
[ترجمه گوگل]رفتم تا لبه میز را بشویم و لبه میز به یک میازمای آشنای بیهوده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]همچنان که لبه میز در حال لرزیدن بود، به دست شویی آشنا شدم - از to - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که لبه میز در حال لرزیدن بود، به دست شویی آشنا شدم - از to - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Go into the kitchen and wash up.
[ترجمه گوگل]برو تو آشپزخونه و بشور
[ترجمه ترگمان]برو به آشپزخانه و خودت را بشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برو به آشپزخانه و خودت را بشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید