withal

/wɪðˈɔːl//wɪðˈɔːl/

معنی: بعلاوه، ضمنا، با آن، با این، با این، با آن
معانی دیگر: بعلاوه ی این، با این وجود، علیرغم آن، با ان

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: besides this; in addition.

(2) تعریف: in spite of all this; nonetheless.

جمله های نمونه

1. he was a supporter of our party and withal an excellent writer too
او از حزب ما پشتیبانی می کرد و ضمنا نویسنده ی خوبی هم بود.

2. the singer had a bad cold but her voice was beautiful withal
آواز خوان سرماخوردگی بدی داشت ولی با این وجود صدایش زیبا بود.

3. Withal the government should establish the female farmer workers social guarantee system.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دولت باید سیستم تضمین اجتماعی کارگران کشاورز زن را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Withal دولت باید سیستم تضمین اجتماعی کارگران زن کشاورز را تاسیس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What sword did he defend himself withal?
[ترجمه گوگل]با چه شمشیری از خود دفاع کرد؟
[ترجمه ترگمان]با این حال چه شمشیری از خودش دفاع کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Withal, I always hold an optimistic attitudes.
[ترجمه گوگل]در ضمن، من همیشه نگرش خوشبینانه ای دارم
[ترجمه ترگمان]با این حال، من همیشه نگرش های خوش بینانه ای دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rough in manner but withal a noble, tender-hearted man, he suddenly saw a three-year-old girl toddling out of an alley accompanied by a dog.
[ترجمه گوگل]او با رفتاری خشن اما مردی نجیب و مهربان، ناگهان دختری سه ساله را دید که همراه با سگی از کوچه بیرون می‌رفت
[ترجمه ترگمان]به طرز رفتارش خشن بود، اما با آن مرد نجیب و خوش قلب، ناگهان یک دختر سه ساله را دید که همراه یک سگ بیرون می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I should not love withal, unless that thou.
[ترجمه گوگل]من نباید با هم دوست داشته باشم، مگر اینکه تو
[ترجمه ترگمان]من آن را دوست ندارم مگر این که تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Withal, Holy fool culture is very important in the course of creation of Tarkovsky's movie view.
[ترجمه گوگل]ضمناً فرهنگ احمق مقدس در مسیر خلق دیدگاه سینمایی تارکوفسکی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]Withal، فرهنگ احمق مقدس در دوره ایجاد نمای فیلم Tarkovsky بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is fair and a wise lady withal.
[ترجمه گوگل]او بانویی منصف و عاقل است
[ترجمه ترگمان]او زن زیبایی است و با آن هم یک زن عاقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, withal, a real renaissance occurred, and America recovered her poetic voice.
[ترجمه گوگل]اما، با این حال، یک رنسانس واقعی رخ داد و آمریکا صدای شاعرانه خود را بازیافت
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، یک رنسانس واقعی رخ داد و آمریکا صدای شاعرانه خود را بازیافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For with the same measure that ye mete withal It'shall be measured to you again.
[ترجمه گوگل]زیرا با همان اندازه ای که می سنجید، دوباره برای شما سنجیده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]زیرا با همان معیاری که در نظر می گیرید باید دوباره با شما اندازه گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What shall he fill his belly withal?
[ترجمه گوگل]شکمش را با چه چیزی پر کند؟
[ترجمه ترگمان]چه باید شکمش را پر کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And, withal, 1:1 scale specimen can be employed in simulation test that can avoid appearing the 'distortion' in the scale-down test.
[ترجمه گوگل]و، علاوه بر این، نمونه مقیاس 1: 1 را می توان در آزمایش شبیه سازی به کار برد که می تواند از ظاهر شدن "اعوجاج" در آزمون کاهش مقیاس جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]و با این حال ۱: ۱: ۱ نمونه مقیاس می تواند در تست شبیه سازی بکار رود که می تواند از ظاهر شدن اعوجاج در تست کاهش مقیاس اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The street looks more beautiful withal the lights on.
[ترجمه گوگل]خیابان با چراغ های روشن زیباتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]خیابان به نظر زیباتر و زیباتر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

ضمنا (قید)
nevertheless, however, simultaneously, at the same time, meantime, meanwhile, by the way, in the interim, withal

با آن (قید)
therewith, withal

با این (قید)
withal

با این (حرف اضافه)
withal

با آن (حرف اضافه)
withal

انگلیسی به انگلیسی

• with (archaic)
besides; thereby; thereupon; still (archaic)

پیشنهاد کاربران

بپرس