whirlybird


معنی: هلی کوپتر
معانی دیگر: (عامیانه) هلی کوپتر، چرخبال، helicopter ز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a helicopter.

جمله های نمونه

1. The scenario is world war two and you are at the controls of the fictional whirly-bird.
[ترجمه گوگل]سناریو جنگ جهانی دوم است و شما در کنترل پرنده تخیلی خیالی هستید
[ترجمه ترگمان]سناریو جنگ جهانی دوم است و شما در کنترل پرنده whirly تخیلی هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Maples make those little whirlybird seeds you see spiraling down in droves each spring. Their papery little wings keep them aloft so they can find a good place to germinate and make a new maple.
[ترجمه گوگل]افرا آن دانه های گرداب کوچکی را که هر بهار دسته دسته به سمت پایین می بینید درست می کند بالهای کوچک کاغذی آنها آنها را بالا نگه می دارد تا بتوانند مکان مناسبی برای جوانه زدن پیدا کنند و یک افرا جدید بسازند
[ترجمه ترگمان]Maples، آن دانه های کوچک whirlybird را تشکیل می دهند که به طور مارپیچ در هر بهار به طور مارپیچ به پایین نگاه می کنند بال های کوچک و papery آن ها را بالا نگه می دارد تا جایی مناسب برای رشد و ایجاد یک درخت افرا پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maples make those little whirlybird seeds you see spiraling down in droves each spring.
[ترجمه گوگل]افرا آن دانه های گرداب کوچکی را که هر بهار دسته دسته به سمت پایین می بینید درست می کند
[ترجمه ترگمان]maples این دانه های کوچک را درست می کنند که در هر بهار به صورت گله های down فرو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The author comments on the entire methodology on plan design and three attention points during this process: dual-ladder career development path, career plateau, and "whirlybird" promotion.
[ترجمه گوگل]نویسنده در مورد کل روش در مورد طراحی طرح و سه نکته توجه در طول این فرآیند اظهار نظر می کند: مسیر توسعه شغلی با نردبان دوگانه، فلات شغلی، و ارتقاء "گردباد"
[ترجمه ترگمان]نویسنده درباره کل روش طراحی برنامه و سه نقطه توجه در طی این فرآیند اظهار نظر می کند: مسیر توسعه شغلی دو مرحله ای، فلات شغلی، و تبلیغات \"whirlybird\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plenty of whirlybird pilots will be keen to get their hands on the real thing.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خلبانان گردباد مشتاق خواهند بود تا چیز واقعی را به دست آورند
[ترجمه ترگمان]خیلی از خلبان ها مشتاق هستند که دست هایشان را به چیز واقعی برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Today, approximately half of those who wear wings of gold are rotary-wing pilots, proving that the once-primitive whirlybird has more than fulfilled its early promise.
[ترجمه گوگل]امروزه، تقریباً نیمی از کسانی که بال‌های طلایی می‌پوشند، خلبانانی با بال‌های دوار هستند، که ثابت می‌کند این گردباد زمانی بدوی بیش از وعده‌های اولیه خود عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]امروزه تقریبا نیمی از کسانی که بال طلا می پوشند، خلبانان بال چرخان هستند، و ثابت می کنند که the که زمانی ابتدایی است، بیش از وعده اولیه خود را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هلی کوپتر (اسم)
chopper, helicopter, copter, whirlybird

انگلیسی به انگلیسی

• helicopter (slang)

پیشنهاد کاربران

Noun - countable :
Turbine vent
هواکش توربینی
هواکش چرخان
( نوعی از هواکش ها که بر بالای پشت بام نصب می شود و به کمک باد چرخیده و باعث عوض شدن هوای اتاقی می شود که بر روی سقف آن نصب شده است. )
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان نمونه :
Turbine vents, also called “whirly birds, ” are some of the most popular roof vents. These vents allow the air in your attic to recirculate 10 to 12 times per hour

whirlybirdwhirlybird
منابع• https://www.homedit.com/roof-vents/

بپرس