waste of money

جمله های نمونه

1. It's a waste of money betting on that old nag!
[ترجمه گوگل]این هدر دادن پول است که روی آن نق زدن قدیمی شرط بندی می کنید!
[ترجمه ترگمان]حیف پول روی آن اسب پیر شرط بندی می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I think that is a total waste of money.
[ترجمه محمد رومزی] من فکر میکنم که ( آن کار ) فقط هدر دادن پول است
|
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که این یک هدر دادن پول است
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این مبلغ کل هدر دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Buying that sports car was a sinful waste of money.
[ترجمه گوگل]خرید آن ماشین اسپرت یک هدر دادن پول گناه بود
[ترجمه ترگمان]خریدن این ماشین ورزشی، هدر دادن گناه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People decried the campaign as a waste of money.
[ترجمه گوگل]مردم کمپین را به عنوان هدر دادن پول محکوم کردند
[ترجمه ترگمان]مردم این مبارزه را به عنوان یک هدر دادن پول محکوم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The campaign has been shown to be a waste of money.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که این کمپین هدر دادن پول است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که این برنامه هدر دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've finished with gambling it's a waste of money.
[ترجمه گوگل]من با قمار تمام کردم این هدر دادن پول است
[ترجمه ترگمان]من با قمار کارم را تمام کرده ام، این پول هدر دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This project is a terrible waste of money.
[ترجمه گوگل]این پروژه یک هدر دادن پول وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]این پروژه هدر دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A third person may resent the waste of money and prefer to have been given a bonus to spend as he wishes.
[ترجمه گوگل]شخص ثالثی ممکن است از هدر دادن پول ناراحت باشد و ترجیح دهد به او جایزه داده شود تا هر طور که می خواهد خرج کند
[ترجمه ترگمان]فرد سوم ممکن است از هدر دادن پول متنفر باشد و ترجیح می دهد برای خرج کردن هر وقت که می خواهد پاداش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A bug for efficiency, he felt that the waste of money and effort on doomed irrigation ventures was a scandal.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که هدر دادن پول و تلاش در سرمایه‌گذاری‌های آبیاری محکوم به فنا یک رسوایی است
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که هدر دادن پول و تلاش برای پروژه های آبیاری محکوم به فنا، یک رسوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Critics have described the project as "a complete waste of money".
[ترجمه گوگل]منتقدان این پروژه را "هدر دادن کامل پول" توصیف کرده اند
[ترجمه ترگمان]منتقدان این پروژه را \"هدر دادن پول\" توصیف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is our transport policy a waste of money?
[ترجمه گوگل]آیا سیاست حمل و نقل ما هدر دادن پول است؟
[ترجمه ترگمان]آیا سیاست حمل و نقل ما یک هدر دادن پول است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most people think the project is a pointless waste of money.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم فکر می کنند این پروژه یک هدر دادن بیهوده پول است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فکر می کنند که این پروژه یک هدر دادن بی هوده پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such waste of money should be deprecated at a time like this.
[ترجمه گوگل]چنین اتلاف پول باید در چنین زمانی منسوخ شود
[ترجمه ترگمان]چنین اتلاف پول باید در زمانی مانند این مورد بحث و بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The merger ended up being a terrible waste of money.
[ترجمه گوگل]ادغام در نهایت به هدر دادن وحشتناک پول منجر شد
[ترجمه ترگمان]این ادغام منجر به هدر دادن پول زیادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many opponents believe space research is a waste of money.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مخالفان معتقدند تحقیقات فضایی هدر دادن پول است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مخالفان معتقدند که تحقیقات فضا هدر دادن پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unnecessary spending of money, unnecessary expense

پیشنهاد کاربران

خرج غیرضروری پول ، هزینه کردن غیرضروری، ولخرجی کردن
هدر دادن پول
ولخرجی الکی
A bad use of money

بپرس