volitional

/vəˈlɪʃnəl//vəˈlɪʃnəl/

معنی: از روی قصد و رضا
معانی دیگر: ارادی

جمله های نمونه

1. Developed intelligence an wisdom among them, reflected tough volitional quality, reflected great patriotism mind.
[ترجمه گوگل]هوش و خرد در میان آنها توسعه یافت، کیفیت ارادی سخت را منعکس کرد، ذهن میهن پرستی بزرگ را منعکس کرد
[ترجمه ترگمان]عقل و درایت خود را در میان آن ها پرورش می داد و کیفیت volitional را منعکس می کرد و افکار میهن پرستی را منعکس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The suicide is by him insurant volitional place decides, is not cause by ab extra element.
[ترجمه گوگل]خودکشی بوسیله او است که محل ارادی بیمه تصمیم می گیرد، ناشی از عنصر اضافی AB نیست
[ترجمه ترگمان]خودکشی او insurant volitional است که تصمیم می گیرد دلیل آن یک عنصر اضافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The image consists in our rational, volitional, affective faculties, and in our bodies.
[ترجمه گوگل]این تصویر شامل قوای عقلانی، ارادی، عاطفی و در بدن ما است
[ترجمه ترگمان]تصویر در بدن ما، هوش عاطفی، هوش عاطفی، و در بدن ما تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chinese herbs combined by volitional movement could make the patients remove urinary calculus more quickly.
[ترجمه گوگل]ترکیب گیاهان چینی با حرکات ارادی می تواند باعث شود بیماران با سرعت بیشتری جرم ادراری را حذف کنند
[ترجمه ترگمان]گیاهان چینی ترکیب شده با جنبش volitional می تواند باعث شود بیماران به سرعت حساب ادرار را حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When cannot be avoided, want to use volitional power, prescind, change attention to other thing or other interest.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نمی توان از آن اجتناب کرد، می خواهید از قدرت ارادی استفاده کنید، پیش بینی کنید، توجه را به چیز دیگری یا علاقه دیگری تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که نمی توان از قدرت volitional، prescind، تغییر توجه به چیزهای دیگر و یا سایر علایق استفاده کرد، باید از قدرت volitional استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Buddha explains nirvana as "the unconditioned" (asankhata) mind, a mind that has come to a point of perfect lucidity and clarity due to the cessation of the production of volitional formations.
[ترجمه گوگل]بودا نیروانا را به عنوان "ذهن بی قید و شرط" (آسانخاتا) توضیح می دهد، ذهنی که به دلیل توقف تولید تشکل های ارادی به نقطه ای از شفافیت و وضوح کامل رسیده است
[ترجمه ترگمان]بودا این نیروانا را به عنوان \"ذهن\" غیر شرطی \" توضیح می دهد، ذهنی که به دلیل توقف تولید of، به یک نقطه روشن و وضوح کامل می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fourth aggregate is the sankhara - khandha, the aggregate of volitional formations.
[ترجمه گوگل]جمع چهارم سانخارا - خنده است، مجموعه تشکل های ارادی
[ترجمه ترگمان]چهارمین سنگ دانه ها، sankhara - khandha، مجموع of volitional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The endurance of setbacks is a standard mat can evaluate the volitional character of a person.
[ترجمه گوگل]تحمل شکست ها یک تشک استاندارد است که می تواند شخصیت ارادی یک فرد را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]تحمل موانع، یک حصیر استاندارد است که می تواند شخصیت volitional فرد را ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After revision, the evaluation results showed that the Cognitive - affective volitional Model could effectively explain the data.
[ترجمه گوگل]پس از بازنگری، نتایج ارزیابی نشان داد که مدل ارادی شناختی - عاطفی می تواند به طور موثر داده ها را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]پس از بازبینی، نتایج ارزیابی نشان داد که مدل volitional احساسی شناختی می تواند به طور موثر اطلاعات را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از روی قصد و رضا (صفت)
volitional

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to free will

پیشنهاد کاربران

بپرس