vocative

/ˈvɒkətɪv//ˈvɒkətɪv/

معنی: ندایی، اوایی، ایی
معانی دیگر: (دستور زبان) حالت ندا، خطابی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: vocatively (adv.)
• : تعریف: of, relating to, or used for calling or addressing.

جمله های نمونه

1. The vocative case indicates that the person or thing being named is being addressed directly, eg Yes, sir.
[ترجمه گوگل]مورد واکاوی نشان می‌دهد که شخص یا چیزی که نام‌گذاری می‌شود مستقیماً مورد خطاب قرار می‌گیرد، مثلاً بله، قربان
[ترجمه ترگمان]پرونده vocative نشان می دهد که فرد یا چیزی که نام گذاری شده، مستقیما مورد خطاب قرار می گیرد، مثلا \" بله قربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The vocative case is used to address someone by name.
[ترجمه گوگل]از حالت Vocative برای خطاب به کسی با نام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مورد vocative برای پرداختن به کسی با نام مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "I don't know, Sophie. " Sophie is a vocative expression indicating the party who is being addressed.
[ترجمه گوگل]«نمی‌دانم، سوفی » سوفی یک عبارت نغمه‌ای است که نشان‌دهنده طرفی است که مورد خطاب قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]\"سوفی گفت:\" نمی دانم، سوفی، حالت vocative است که نشان می دهد مهمانی چه کسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The vocative pronoun system, a subsystem belonging to the language macrosystem of the human beings, plays an extremely important role in communication activities and social relations.
[ترجمه گوگل]سیستم ضمایر وسوسه‌ای، زیرسیستمی متعلق به کلان سیستم زبانی انسان‌ها، نقش بسیار مهمی در فعالیت‌های ارتباطی و روابط اجتماعی دارد
[ترجمه ترگمان]سیستم pronoun که یک زیرسیستم متعلق به زبان انسان ها است نقش بسیار مهمی در فعالیت های ارتباطی و روابط اجتماعی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To be exact, his language fuzzy, jerky, vocative, symbolic, affective, and musical, as is typical of a poetic text.
[ترجمه گوگل]به طور دقیق، زبان او مانند متن شاعرانه، مبهم، تند، آوازی، نمادین، عاطفی و موسیقیایی است
[ترجمه ترگمان]دقیق بودن، زبان او مبهم، jerky، نمادین، احساسی، و موسیقی، که نوعی از یک متن شاعرانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The informative function is the premise, while the vocative function serves as the ultimate goal.
[ترجمه گوگل]کارکرد اطلاعاتی مقدمه است، در حالی که تابع آوازی به عنوان هدف نهایی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]تابع آموزنده این فرض است، در حالی که تابع vocative به عنوان هدف نهایی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Polish, the vocative is almost always different from the nominative case.
[ترجمه گوگل]در زبان لهستانی، واکشن تقریبا همیشه با حالت اسمی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]در لهستان، vocative تقریبا همیشه با پرونده nominative تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vocative plural of 'annus' is. . . ?
[ترجمه گوگل]جمع مصطلح «آنوس» است ?
[ترجمه ترگمان]جمع کردن چند تا از annus؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to it, the translator should aim at fulfilling the communication of the vocative and informative function of tourism materials.
[ترجمه گوگل]بر اساس آن، مترجم باید به منظور تحقق ارتباطات کارکرد آموزنده و آموزنده مواد گردشگری باشد
[ترجمه ترگمان]طبق این گزارش، مترجم باید هدف برآورده کردن ارتباط of و نقش آموزنده مواد گردشگری را هدف قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the development of ordinary high school, middle vocative education meets new difficulty and challenge, Chinese teaching has lost its position which should be in education and it makes worried .
[ترجمه گوگل]با توسعه دبیرستان معمولی، آموزش حرفه ای متوسطه با مشکل و چالش جدیدی روبرو می شود، آموزش چینی جایگاه خود را که باید در آموزش باشد از دست داده است و باعث نگرانی می شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه دبیرستان معمولی، آموزش متوسطه، دشواری و چالش جدیدی را تجربه می کند، تدریس چینی موقعیت خود را از دست داده است که باید در آموزش باشد و باعث نگرانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vocatives pose an indispensable component in speech communication, an appropriate vocative is a key to successful social communication.
[ترجمه گوگل]آوازها یک جزء ضروری در ارتباطات گفتاری هستند، یک ندای مناسب کلید ارتباط اجتماعی موفق است
[ترجمه ترگمان]vocatives یک جز ضروری در ارتباط گفتاری را به خود اختصاص می دهد، an مناسب کلید برقراری ارتباط اجتماعی موفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Based on these differences, this thesis points out that tourism translation should conform to the principle of Skopostheorie to fulfill the vocative function.
[ترجمه گوگل]بر اساس این تفاوت ها، این پایان نامه به این نکته اشاره می کند که ترجمه گردشگری باید با اصل Skopostheorie مطابقت داشته باشد تا کارکرد آوازی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]براساس این تفاوت ها، این پایان نامه نشان می دهد که ترجمه گردشگری باید مطابق با اصل of برای تحقق عملکرد vocative باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Case: The category of case is prominent in the grammar of Latin, with six distinctions of nominative, vocative, accusative, genitive, dative and ablative.
[ترجمه گوگل]مصداق: مقوله ی مصداق در دستور زبان لاتین برجسته است و شش تمایز اسمی، مصداقی، مضارفی، تنسی، داتیو و ابطال دارد
[ترجمه ترگمان]مورد: مقوله مورد در دستور زبان لاتین، با شش تمایز nominative، vocative، accusative، genitive، dative و ablative برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From the text-functional perspective, The Gettysburg Address is a combination of expressive and vocative texts.
[ترجمه گوگل]از منظر متن-کارکردی، آدرس گتیزبورگ ترکیبی از متون رسا و نطقی است
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه متنی - کاربردی، آدرس Gettysburg ترکیبی از متون expressive و vocative است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The value of Ads lies in the fulfillment of their vocative function, which is closely related to the cultural background and national feelings of target people.
[ترجمه گوگل]ارزش تبلیغات در انجام کارکرد آوازی آنهاست که ارتباط نزدیکی با پیشینه فرهنگی و احساسات ملی افراد هدف دارد
[ترجمه ترگمان]ارزش آگهی ها در تحقق عملکرد vocative، که ارتباط نزدیکی با سابقه فرهنگی و احساسات ملی مردم هدف دارد، قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ندایی (صفت)
exclamatory, vocative, interjectional

اوایی (صفت)
vocative, phonetic, vocalic

ایی (صفت)
vocative

انگلیسی به انگلیسی

• word which is employed to address someone; vocative case, case which denotes that someone is being addressed (grammar)
employed to address someone (grammar)
in some languages, for example latin, the vocative or the vocative case is the form of a word, especially a name, that is used when you are speaking directly to someone or writing to them.
in grammar, a vocative is a word that you use in the way that you would use a name when you are speaking directly to someone or writing to them. for example `dad', `darling', and `madam' are vocatives.

پیشنهاد کاربران

منادا
vocative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ندایی، آیی
تعریف: ← حالت ندایی

بپرس