صفت ( adjective )
مشتقات: vividly (adv.), vividness (n.)
مشتقات: vividly (adv.), vividness (n.)
• (1) تعریف: bright; brilliant; intense.
• مترادف: bright, brilliant, radiant, rich
• متضاد: dull
• مشابه: colorful, dazzling, effulgent, forceful, garish, gay, intense, powerful, resplendent, shiny, showy, striking, strong
• مترادف: bright, brilliant, radiant, rich
• متضاد: dull
• مشابه: colorful, dazzling, effulgent, forceful, garish, gay, intense, powerful, resplendent, shiny, showy, striking, strong
- These tropical birds have vivid coloring.
[ترجمه رضا خلیلی ] این پرندگان نواحی گرمسیری دارای رنگ بندی سرزنده ودرخشانی هستند|
[ترجمه گوگل] این پرندگان گرمسیری رنگهای زنده دارند[ترجمه ترگمان] این پرندگان استوایی سرخ رنگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: full of life and freshness.
• مترادف: colorful, lively, stirring
• مشابه: bright, brisk, dynamic, graphic, living, vivacious
• مترادف: colorful, lively, stirring
• مشابه: bright, brisk, dynamic, graphic, living, vivacious
- Her vivid personality made her a good choice to host the show.
[ترجمه گوگل] شخصیت زنده او او را به انتخاب خوبی برای میزبانی برنامه تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان] شخصیت vivid او را به انتخاب خوبی برای میزبانی این برنامه تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شخصیت vivid او را به انتخاب خوبی برای میزبانی این برنامه تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: capable of evoking distinct images.
• مترادف: evocative, graphic, picturesque
• متضاد: vague
• مشابه: colorful, expressive, lively, moving, pictorial, poignant, provocative, realistic, stirring, true-life
• مترادف: evocative, graphic, picturesque
• متضاد: vague
• مشابه: colorful, expressive, lively, moving, pictorial, poignant, provocative, realistic, stirring, true-life
- Her vivid imagination led her to write fantasy and science fiction.
[ترجمه گوگل] تخیل زنده او او را به نوشتن داستان های فانتزی و علمی تخیلی سوق داد
[ترجمه ترگمان] تخیلات vivid او را به نوشتن تخیلی و تخیلی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تخیلات vivid او را به نوشتن تخیلی و تخیلی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I had a vivid dream last night that seemed absolutely real.
[ترجمه Mohammad Zardosht] دیشب من یه خواب واضح دیدم که کاملا واقعی به نظر می رسید.|
[ترجمه گوگل] دیشب یک خواب واضح دیدم که کاملا واقعی به نظر می رسید[ترجمه ترگمان] دیشب خواب عمیقی دیدم که واقعا واقعی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید