صفت ( adjective )
مشتقات: virtuously (adv.), virtuousness (n.)
مشتقات: virtuously (adv.), virtuousness (n.)
• (1) تعریف: characterized by moral excellence or righteousness.
• مترادف: ethical, good, just, moral, righteous, upright
• متضاد: bad, cheap, evil, hideous, shameful, sinful, vicious, villainous, virtueless, wicked
• مشابه: constant, exemplary, faithful, honest, laudable, loyal, nice, noble, praiseworthy, principled, square, trustworthy, upstanding, wholesome, worthy
• مترادف: ethical, good, just, moral, righteous, upright
• متضاد: bad, cheap, evil, hideous, shameful, sinful, vicious, villainous, virtueless, wicked
• مشابه: constant, exemplary, faithful, honest, laudable, loyal, nice, noble, praiseworthy, principled, square, trustworthy, upstanding, wholesome, worthy
- Being both kind and virtuous, she took loving care of her aging parents as well as others in need.
[ترجمه دکتر رجایی] او هم مهربان و هم با فضیلت بود، از والدین سالخورده خود و نیز کسانیکه نیاز داشتند باعشق مراقبت میکرد.|
[ترجمه گوگل] او که هم مهربان و هم با فضیلت بود، با محبت از والدین سالخورده خود و همچنین سایر نیازمندان مراقبت کرد[ترجمه ترگمان] او هم مهربان و هم با فضیلت بود، به والدین سالخورده خود و نیز دیگران نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was proud of her virtuous son, who, when faced with difficult decisions, always followed his conscience.
[ترجمه گوگل] او به پسر با فضیلت خود می بالید که در هنگام مواجهه با تصمیمات دشوار، همیشه از وجدان خود پیروی می کرد
[ترجمه ترگمان] او به پسر virtuous افتخار می کرد، که وقتی با تصمیمات دشوار روبه رو می شد، همیشه وجدانش را دنبال می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به پسر virtuous افتخار می کرد، که وقتی با تصمیمات دشوار روبه رو می شد، همیشه وجدانش را دنبال می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: chaste.
• مترادف: chaste
• متضاد: promiscuous, virtueless
• مشابه: celibate, pure, right, virgin, virginal
• مترادف: chaste
• متضاد: promiscuous, virtueless
• مشابه: celibate, pure, right, virgin, virginal
- The duke would not marry her after he was told she was not virtuous.
[ترجمه گوگل] پس از اینکه دوک به او گفته شد که او با فضیلت نیست، با او ازدواج نمی کند
[ترجمه ترگمان] دوک بعد از اینکه به او گفتند که پرهیزگار نیست با او ازدواج نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دوک بعد از اینکه به او گفتند که پرهیزگار نیست با او ازدواج نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید