venom

/ˈvenəm//ˈvenəm/

معنی: زهر، سم، مسموم کردن، مسموم شدن
معانی دیگر: (فقط در مورد مار و دیگر جانوران) زهر، کین، بدخواهی، بدجنسی، نفرت، آریغ، عداوت، (نادر) هر نوع زهر، زهر مار و عقرب و غیره، کینه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the poisonous fluid that certain snakes, insects, scorpions, and other animals produce and transmit to their prey by biting or stinging.
مترادف: toxin
مشابه: bane, poison, toxicant

- This snake injects its prey with venom through its fangs.
[ترجمه گوگل] این مار از طریق نیش به طعمه خود سم تزریق می کند
[ترجمه ترگمان] این مار با زهر نیش خود را از میان دندان هایش بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an emotion such as envy or hatred, esp. when verbally expressed.
مترادف: acerbity, acrimony, wrath
مشابه: animosity, bad blood, bile, bitterness, choler, dudgeon, gall, grudge, hate, hatred, ill will, ire, jaundice, malice, pique, rancor, spite

- He still spoke of his old enemy with great venom.
[ترجمه god of english] او هنوز از دشمن قدیمش با زهر و کینه ای فراوان حرف میزد
|
[ترجمه گوگل] او هنوز از دشمن قدیمی خود با زهر زیاد صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان] او هنوز از دشمن قدیمی خود با زهر فراوان سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. this venom attacks the nervous system
این زهر سلسله ی اعصاب را مورد حمله قرار می دهد.

2. this scorpion's venom is dangerous
زهر این عقرب خطرناک است.

3. some snakes shoot their venom
برخی مارها زهر خود را پرتاب می کنند.

4. his statements were full of venom
کینه و عداوت از حرف های او می بارید.

5. The snake's venom induces instant paralysis.
[ترجمه گوگل]سم مار باعث فلج فوری می شود
[ترجمه ترگمان]زهر نیش مار در همان لحظه فلج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was real venom in her voice.
[ترجمه گوگل]زهر واقعی در صدایش بود
[ترجمه ترگمان]صدای سم واقعی در صدایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was shocked at the sheer venom of her reply.
[ترجمه گوگل]او از زهر خالص پاسخ او شوکه شد
[ترجمه ترگمان]از زهر محض of یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The snake injects the venom immediately after biting its prey.
[ترجمه يحيي منوچهري] ما به محض نیش زدن طعمه زهر را تزریق میکند
|
[ترجمه زهرا] مار بلافاصله هنگام نیش زدن زهر خود را تزریق میکند
|
[ترجمه گوگل]مار بلافاصله پس از گاز گرفتن طعمه خود سم را تزریق می کند
[ترجمه ترگمان]مار بلافاصله بعد از گاز گرفتن طعمه زهر مار را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She said it quickly and with venom.
[ترجمه گوگل]سریع و با زهر گفت
[ترجمه ترگمان]او به سرعت و با زهر این را گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The snake uses its venom to stun or paralyze its victims.
[ترجمه گوگل]این مار از سم خود برای بیهوش کردن یا فلج کردن قربانیان خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مار از زهر خود برای گیج کردن یا فلج کردن قربانیان استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He reserved particular venom for critics of his foreign policy.
[ترجمه گوگل]او زهر خاصی برای منتقدان سیاست خارجی خود قائل بود
[ترجمه ترگمان]او برای منتقدان سیاست خارجی خود زهر خاصی قائل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 'You liar!' he said, with venom in his voice.
[ترجمه گوگل]'دروغگو!' با زهر در صدایش گفت
[ترجمه ترگمان]دروغ گو! در حالی که زهر در صدایش بود گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The venom of this snake coagulates the blood.
[ترجمه گوگل]سم این مار خون را منعقد می کند
[ترجمه ترگمان]زهر مار این مار را از خون بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He felt as if a serpent had spat venom into his eyes.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که مار سمی را به چشمانش تف کرده است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که یک مار زهر را در چشمانش تف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His voice was full of venom.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] صدایش پر از نفرت و عداوت بود
|
[ترجمه گوگل]صدایش پر از زهر بود
[ترجمه ترگمان]صدایش پر از زهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زهر (اسم)
bane, venom, poison, toxicant

سم (اسم)
hoof, venom, poison, toxicant, nail

مسموم کردن (فعل)
venom, poison

مسموم شدن (فعل)
venom, poison

انگلیسی به انگلیسی

• poison secreted by an animal through a bite or a sting (i.e. snake's bite, sting of a spider); spite
venom is a feeling of great bitterness or anger towards someone.
the venom of a snake, scorpion, or spider is the poison that it injects into you when it bites or stings you.

پیشنهاد کاربران

Sweet venom زهر شیرین ، وقتی بخاطر عشق خوردن زهر را تحمل میکنی .
the expression of feelings of hate or extreme anger
ابراز نفرت یا خشم شدید
He was shocked at the sheer venom of her reply.
For upbeat Reagan, America was a “shining city on the hill. ” For whining Donald Trump, it’s a waste bin for venom and lies.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/venom
زهر زنبور و یا هر زهر دیگری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : envenom
✅️ اسم ( noun ) : venom
✅️ صفت ( adjective ) : venomous
✅️ قید ( adverb ) : venomously
Pink Venom�
زهر صورتی🍭
poisonous سمی ( حیوان سمی که از طریق جذب پوست یا استشمام و یا دهان قربانی سم را پخش میکند )
Venomous سمی ( حیوانی که از طریق نیش در بدن قربانی سم پخش میکند )
زهر یا سم معانی دیگر : poison
منظور زهر، سم و هر چیزی که مربوطه به نیش مار و حیوانات سمی است
نام یک فیلم از شرکت فیلمسازی �مارول استودیو�
با بازی �تام هاردی�
زهر . سم . زهراب .
زخمی کردن
زهر
کینه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس