vulcanize

/ˈvʌlkənaɪz//ˈvʌlkənaɪz/

معنی: جوش دادن، جوش برقی زدن
معانی دیگر: ولکانیدن، ولکانیزه کردن، (لاستیک را تحت تاثیر حرارت زیاد و گوگرد) سخت کردن، لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: vulcanizes, vulcanizing, vulcanized
مشتقات: vulcanization (n.), vulcanizer (n.)
• : تعریف: to treat (rubber or plastics) with sulfur or sulfur compounds under heat and pressure to increase hardness and elasticity.

جمله های نمونه

1. Also for flat-throw type vulcanize quick-opening closure used in industry, its safety opening pressure range based on the intensity stress analysis of clamp's contacting section is obtained.
[ترجمه گوگل]همچنین برای بسته شدن سریع بازشو ولکانیزه نوع پرتاب مسطح که در صنعت استفاده می شود، محدوده فشار باز شدن ایمنی آن بر اساس تحلیل تنش شدت بخش تماس گیره به دست می آید
[ترجمه ترگمان]همچنین برای نوع پرتاب کردن سریع و بسته شدن سریع استفاده شده در صنعت، محدوده فشار باز باز ایمنی آن براساس تحلیل تنش شدت در بخش تماس گیره به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The effects of different resin and vulcanize additive on climate-retardancy, anti-abrasion and anti-temperature change were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات رزین های مختلف و افزودنی های ولکانیزه بر کاهش اقلیمی، ضد سایش و تغییر دما مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات of متفاوت و افزودنی پلیمری بر ضد آب و هوا، ضد سایش و ضد دما مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How did things go with Goodyear in the four years before he at last found the way to vulcanize rubber completely?
[ترجمه گوگل]اوضاع با گودیر در چهار سال قبل از اینکه سرانجام راهی برای ولکانیزاسیون کامل لاستیک پیدا کند چگونه پیش رفت؟
[ترجمه ترگمان]چگونه در این چهار سال پیش از آنکه سرانجام راهی را پیدا کند که به کام لا کائوچو می رسید، چه کار می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Goodyear spent another four years, in which things went very badly with him, before he made the discovery how to vulcanize rubber completely.
[ترجمه گوگل]گودیر چهار سال دیگر را سپری کرد که در آن همه چیز با او خیلی بد پیش رفت، قبل از اینکه کشف کند چگونه لاستیک را به طور کامل ولکانیزه کند
[ترجمه ترگمان]که بیش از چهار سال دیگر که با او بدرفتاری کرده بودند و پیش از آن که این کشف را یکسره کند، با او بسیار بد پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Special silicon screw, screw chamber, machine head, dies to protect inside vulcanize structure.
[ترجمه گوگل]پیچ سیلیکونی ویژه، محفظه پیچ، سر دستگاه، قالب برای محافظت از داخل ساختار ولکانیزاسیون
[ترجمه ترگمان]پیچ سیلیکون مخصوص، محفظه پیچ، هد ماشین، برای حفاظت از درون ساختار vulcanize فوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Energy is applied across the mold so as to heat and vulcanize the rubber base material while concurrently adhering the adhesive film to the rubber base material.
[ترجمه گوگل]انرژی در سراسر قالب اعمال می شود تا مواد پایه لاستیکی را گرم و ولکانیزه کند و همزمان فیلم چسب را به مواد پایه لاستیکی بچسباند
[ترجمه ترگمان]انرژی در قالب قالب اعمال می شود تا ماده پایه لاستیکی را گرم کند و در عین حال چسب چسب را به ماده پایه لاستیکی متصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Usage:this machine is applying for the unvulcanized -determination of prevulcanization Charateri stics, and pointed out the best vulcanize time.
[ترجمه گوگل]استفاده: این دستگاه برای تعیین ویژگی های پیش ولکانیزه نشده و بهترین زمان ولکانیزاسیون را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کاربرد: این ماشین برای تعیین unvulcanized - Charateri stics استفاده می شود و بهترین زمان vulcanize را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوش دادن (فعل)
shut, weld, solder, vulcanize

جوش برقی زدن (فعل)
vulcanize

انگلیسی به انگلیسی

• treat crude rubber with sulphur and expose it to high temperatures to increase its durability and elasticity (also vulcanise)

پیشنهاد کاربران

لاستیکی که با عمل آوردن آن با گوگرددر حرارت بالا آن را از حالت پلاستیکی به حالت کشدار در می آورند.

بپرس