• : تعریف: to put to a particular use; use. • مترادف: apply, employ, use • مشابه: avail oneself of, bestow, bring into play, capitalize on, exercise, exploit, occupy, practice, take advantage of
- The poet utilizes metaphor to make the images in the poem more vivid.
[ترجمه Mono] شاعر از استعاره برای ساختن تصویر واضح تری از شعر ، بهره برده.
|
[ترجمه گوگل] شاعر از استعاره استفاده می کند تا تصاویر موجود در شعر را زنده تر کند [ترجمه ترگمان] شاعر از استعاره استفاده می کند تا تصاویر را واضح تر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His mother wishes he would utilize his brain in connection with his school work rather than video games.
[ترجمه گوگل] مادرش آرزو دارد که او از مغزش در ارتباط با کار مدرسه اش به جای بازی های ویدیویی استفاده کند [ترجمه ترگمان] مادرش آرزو می کند که او به جای بازی های ویدیویی از مغز خود در ارتباط با کار مدرسه استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. we must try to fully utilize the talents of each student
بایدبکوشیم تا استعدادهای هر دانش آموز را کاملا به کار بگیریم
2. No one seems willing to utilize this vacant house.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هیچ کس حاضر به استفاده از این خانه خالی نیست [ترجمه ترگمان]به نظر میرسه هیچ کس حاضر نیست از این خونه خالی استفاده کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The gardener was eager to utilize different flowers and blend them in order to beautify the borders.
[ترجمه گوگل]باغبان مشتاق بود که از گل های مختلف استفاده کند و آنها را برای زیباتر کردن مرزها ترکیب کند [ترجمه ترگمان]باغبان مشتاق استفاده از گل های مختلف و ترکیب کردن آن ها به منظور زیبا کردن مرزها بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Does your mother utilize leftovers in her cooking?
[ترجمه گوگل]آیا مادر شما از غذاهای باقی مانده در آشپزی خود استفاده می کند؟ [ترجمه ترگمان]مادرت از غذاهای her استفاده می کنه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cook will utilize the leftover ham bone to make soup.
[ترجمه گوگل]آشپز از باقی مانده استخوان ژامبون برای تهیه سوپ استفاده می کند [ترجمه ترگمان]آشپز از باقیمانده استخوان ران برای درست کردن سوپ استفاده خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The home team tried to utilize their numerical advantage .
[ترجمه گوگل]تیم میزبان سعی کرد از مزیت عددی خود استفاده کند [ترجمه ترگمان]تیم خانگی سعی کرد از مزیت عددی خود استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sound engineers utilize a range of techniques to enhance the quality of the recordings.
[ترجمه گوگل]مهندسان صدا از طیف وسیعی از تکنیک ها برای افزایش کیفیت ضبط استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]مهندسین صدا از تکنیک های مختلفی برای افزایش کیفیت ضبط استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We must consider how best to utilize what resources we have.
[ترجمه رها] ما باید از بهترین منبع استفاده کنیم
|
[ترجمه iahmadrezam] ما باید در نظر داشته باشیم که چطور از منابعی که داریم به بهترین شکل استفاده کنیم.
|
[ترجمه گوگل]ما باید در نظر بگیریم که چگونه از منابعی که در اختیار داریم به بهترین نحو استفاده کنیم [ترجمه ترگمان]ما باید در نظر بگیریم که چگونه از منابعی که داریم استفاده کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Romans were the first to utilize concrete as a building material.
[ترجمه گوگل]رومی ها اولین کسانی بودند که از بتن به عنوان مصالح ساختمانی استفاده کردند [ترجمه ترگمان]رومیان اولین کسانی بودند که از بتن به عنوان مصالح ساختمانی استفاده کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Vitamin C helps the body utilize the iron present in your body.
[ترجمه گوگل]ویتامین C به بدن کمک می کند تا از آهن موجود در بدن شما استفاده کند [ترجمه ترگمان]ویتامین C به بدن کمک می کند از آهن موجود در بدن خود استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Employers must utilize their workers more effectively if the region is to become an economic success.
[ترجمه گوگل]برای اینکه منطقه به یک موفقیت اقتصادی تبدیل شود، کارفرمایان باید از کارگران خود به طور مؤثرتری استفاده کنند [ترجمه ترگمان]اگر قرار باشد منطقه به یک موفقیت اقتصادی تبدیل شود، کارفرمایان باید به طور موثر از کارگران خود استفاده کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You may be able to utilize their assistance.
[ترجمه گوگل]ممکن است بتوانید از کمک آنها استفاده کنید [ترجمه ترگمان]شاید بتوانید از کمک آن ها استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Utilize relevant concepts, alternative theories and perspectives.
[ترجمه گوگل]از مفاهیم مرتبط، نظریه ها و دیدگاه های جایگزین استفاده کنید [ترجمه ترگمان]مفاهیم مرتبط، تئوری ها و دیدگاه های جایگزین را درک کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most reptiles utilize the buffering aquatic environment to lower body heat.
[ترجمه گوگل]بیشتر خزندگان از محیط آبی بافر برای کاهش حرارت بدن استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]بسیاری از خزندگان از محیط آبی buffering استفاده می کنند تا گرمای بدن را کاهش دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In some languages you may be able to utilize material from grammar books for these lists.
[ترجمه گوگل]در برخی از زبانها ممکن است بتوانید از مطالب کتابهای دستور زبان برای این فهرستها استفاده کنید [ترجمه ترگمان]در برخی از زبان ها ممکن است بتوانید از مطالب مربوط به کتاب های دستور زبان برای این لیست ها استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Almost all large modern coal fired boilers utilize pulverized coal because pulverized coal burns approximately like oil or gas.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام دیگهای بخار بزرگ مدرن زغال سنگ از زغال سنگ پودر شده استفاده می کنند زیرا زغال سنگ پودر شده تقریباً مانند نفت یا گاز می سوزد [ترجمه ترگمان]تقریبا همه کارخانه های بزرگ زغال سنگ سوز به این دلیل که خاکه ذغال سنگ تقریبا مثل نفت یا گاز می سوزد، از آن استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The first programming to utilize race music was aimed at attracting black listeners to a particular product.
[ترجمه learner] اولین برنامه ریزی برای استفاده از موسیقی آفریقایی - آمریکایی ( جاز - بلوز ) جذب شنوندگان سیاهپوست به محصول خاص بود
|
[ترجمه گوگل]اولین برنامه نویسی برای استفاده از موسیقی مسابقه ای با هدف جذب شنوندگان سیاه پوست به یک محصول خاص بود [ترجمه ترگمان]اولین برنامه نویسی برای استفاده از موسیقی نژاد هدف جذب شنوندگان سیاه به یک محصول خاص بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Worms commonly utilize network services to propagate to other host systems.
[ترجمه گوگل]کرم ها معمولاً از خدمات شبکه برای انتشار به سایر سیستم های میزبان استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]کرم ها عموما از خدمات شبکه برای انتشار به دیگر سیستم های میزبان استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بکار زدن (فعل)
apply, utilize
بکار گرفتن (فعل)
employ, utilize
بهره برداری کردن (فعل)
operate, utilize
استفاده کردن از (فعل)
utilize, put upon
مورد استفاده قرار دادن (فعل)
utilize
بمصرف رساندن (فعل)
utilize
تخصصی
[مهندسی گاز] مورداستفاده قراردادن، بمصرف رساندن [ریاضیات] به کارگرفتن، بهره برداری کردن، مورد استفاده قرار دادن، به کار بردن، استفاده کردن
انگلیسی به انگلیسی
• put to practical use; take advantage of (also utilise) if you utilize something, you use it; a formal word.
پیشنهاد کاربران
به کار بردن. استفاده کردن از. بهره برداری کردن از مثال: No one seems willing to utilize this vacant house. به نظر نمی رسد هیچ کس تمایلی به استفاده کردن از این خانه خالی را داشته باشد.
utilize ( v. ) 1794, from French utiliser, from Italian utilizzare, from utile "usable, " from Latin utilis "usable, " from uti "make use of, profit by, take advantage of" ( see use ( v. ) ) . لاتین: استفاده کردنی، قابل استفاده ساز استفاده از، منفعت بواسط/ توسط، بر/ برگیر مزیت از
همان use هست منتهی رسمی تر. برای همین انتفاع، بهره بردن و. . . می توان ترجمه کرد.
تفاوت use و utilize: تفاوت اول اینه که utilize رسمی هست و use غیررسمی تفاوت دوم در این هست که utilize به معنای بکارگیری چیزی به صورت تکنیکی یا خلاقانه هست که این نوع استفاده فراتر از کاربرد اصلی وسیله هست. ... [مشاهده متن کامل]
مثلا یک کفگیر رو همه برای مصارف پخت و پز استفاده میکنند ( use میکنن ) اما اگه کسی به شما حمله کرد و شما از اون به عنوان سلاح دفاعی استفاده کردین به این کار utilize میگن
🔴 [ obj] formal : to use ( something ) for a particular purpose //// make practical and effective use of ◀️ The company will utilize [=make use of, use] available tax incentives to convert the factory to solar power. ... [مشاهده متن کامل]
◀️ Many of the library's resources are not utilized by townspeople ◀️ the utilization of tax incentives ◀️ vitamin C helps your body utilize the iron present in your diet ◀️ Engineers utilized different techniques : مهندسان فنون مختلفی را به کار گرفتند. ◀️ we must try to fully utilize the talents of each student : باید بکوشیم تا استعدادهای هر دانش آموز را کاملاً به کار بگیریم ◀️ Google meet is not so convenient to utilize : استفاده از Google Meet چندان راحت نیست Other forms : Utilizes - Utilized - Utilizing Utilization اسم غیرقابل شمارش
بهره بردن
Use استفاده کردن
Macke use of
if you are utilize some think it means that you are exploitation it
if you are utilize some think it means that you are employ it