uptrend

/ˈəpˌtrend//ˈəpˌtrend/

زبرروند، تمایل بسوی بالا

جمله های نمونه

1. Racal Electronics shares have been in a strong uptrend.
[ترجمه مرتضی بزرگیان] ۱. سهام شرکت راکال الکترونیک مدتی است که با رشد زیادی روبرو بوده است.
|
[ترجمه گوگل]سهام Racal Electronics در یک روند صعودی قوی بوده است
[ترجمه ترگمان]سهام الکترونیکی Racal در یک uptrend قوی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many analysts think the dollar is on an uptrend.
[ترجمه مرتضی بزرگیان] بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ارزش دلار روندی صعودی در پیش دارد.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دلار در مسیر صعودی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران فکر می کنند که دلار در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Few players opine that sustaining the uptrend may be difficult as judging from the build up of inventories this week, SM consumption from downstream styrenic resins sector has remained weak.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از بازیگران معتقدند که حفظ روند صعودی ممکن است دشوار باشد، زیرا با قضاوت از روی افزایش موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش پایین دستی رزین های استایرن ضعیف باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]برخی از بازیگران عقیده دارند که حفظ the ممکن است دشوار باشد زیرا با قضاوت از ایجاد موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش resins styrenic پایین دست نیز ضعیف مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Precipitation variable showed an evident uptrend, and aridity and waterlog became more frequent because of the stability of precipitation fall.
[ترجمه گوگل]متغیر بارش روند صعودی مشهودی را نشان داد و خشکی و غرقابی به دلیل پایداری ریزش بارندگی بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]متغیر رسوب an آشکاری را نشان داد، و خشکی و waterlog به دلیل پایداری بارش، رایج تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There has been a general uptrend in the country's exports of edible oils and tallow.
[ترجمه گوگل]در صادرات روغن های خوراکی و پیه کشور روند کلی صعودی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]یک uptrend عمومی در صادرات روغن خوراکی و پیه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We expect the major uptrend to reassert itself and catch a breakout in its direction.
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که روند صعودی اصلی مجدداً خود را تثبیت کند و در جهت خود شکست بخورد
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که uptrend اصلی دوباره برقرار شود و شکست در مسیر خود را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However the uptrend in gold is moving differently from the movements in the American dollar.
[ترجمه گوگل]با این حال، روند صعودی طلا با حرکت دلار آمریکا متفاوت است
[ترجمه ترگمان]با این حال، قیمت طلا در طلا به طور متفاوت از جنبش ها در دلار آمریکا حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The uptrend in end-user CPI and export prices have lagged that in wholesale price index (WPI) and import prices.
[ترجمه گوگل]روند صعودی در CPI کاربر نهایی و قیمت های صادراتی نسبت به شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) و قیمت های وارداتی عقب مانده است
[ترجمه ترگمان]uptrend در قیمت های مصرف کننده نهایی و قیمت صادرات در شاخص قیمت عمده فروشی (WPI)و قیمت واردات عقب مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Over the boom period, we've been seeing a gradual uptrend; just as loan to value ratios were only 60% in the 1920s, now they're up to 90% or 100%.
[ترجمه گوگل]در طول دوره رونق، ما شاهد یک روند صعودی تدریجی بوده ایم همانطور که نسبت وام به ارزش در دهه 1920 فقط 60% بود، اکنون به 90% یا 100% رسیده است
[ترجمه ترگمان]در دوره رونق، ما شاهد کاهش تدریجی بوده ایم؛ فقط به عنوان وام در برابر نسبت های ارزش در دهه ۱۹۲۰ به میزان ۶۰ درصد و در حال حاضر آن ها به ۹۰ درصد یا ۱۰۰ درصد رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A top reversal is the setting of a new high in an uptrend followed by a lower close than the previous day's closing rate (sometimes the previous two days).
[ترجمه گوگل]یک برگشت بالا، تنظیم یک اوج جدید در یک روند صعودی و به دنبال آن بسته شدن کمتر از نرخ بسته شدن روز قبل (گاهی اوقات در دو روز قبل) است
[ترجمه ترگمان]برگشت بالا، تنظیم یک سطح جدید در an است که پس از آن با نزدیک شدن کم تر از نرخ بسته روز قبل (گاهی دو روز قبل)انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this period the market rebounded from the support level and developed a new strong uptrend.
[ترجمه گوگل]در این دوره بازار از سطح حمایت برگشت و یک روند صعودی قوی جدید ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در این دوره بازار از سطح پشتیبانی برگشت و یک uptrend قوی جدید ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Short-term technical indicators suggest the stock market is still in an uptrend, and options action in Cisco reversed earlier bearishness as traders moved to rebuild bullish positions.
[ترجمه گوگل]شاخص‌های فنی کوتاه‌مدت نشان می‌دهد که بازار سهام همچنان در یک روند صعودی است و اقدامات اختیاری در سیسکو با حرکت معامله‌گران برای بازسازی موقعیت‌های صعودی، نزولی قبلی را معکوس کرد
[ترجمه ترگمان]شاخص های فنی کوتاه مدت پیشنهاد می کنند که بازار سهام هنوز در یک uptrend است، و اقدام گزینه ها در سیسکو در اوایل bearishness معکوس شد چرا که معامله گران به منظور بازسازی موقعیت صعودی حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The use of the third generation cephalosporin with anhydrase inhibitors also had an uptrend.
[ترجمه گوگل]استفاده از سفالوسپورین نسل سوم همراه با مهارکننده های آنهیدراز نیز روند صعودی داشت
[ترجمه ترگمان]استفاده از نسل سوم cephalosporin با بازدارنده های anhydrase نیز an داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Glycuresis is one kind of common illnesses and frequently occurring disease, serious harm human being is healthy, morbidity assumes the notable uptrend in recent years.
[ترجمه گوگل]گلیکورز یکی از بیماری‌های شایع و شایع است که آسیب جدی به انسان وارد می‌کند، عوارض بیماری در سال‌های اخیر روند صعودی قابل توجهی را به خود می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]Glycuresis یکی از انواع بیماری های شایع است و اغلب در حال رخ دادن است، آسیب جدی به انسان سالم است و این بیماری در سال های اخیر به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• upturn, upward tendency (esp. in economic development)

پیشنهاد کاربران

( بازارهای مالی ) .
روند صعودی، روند گاوی، روند افزایشی.
مترادف:Bullish trend/Bull trend
روند صعودی

بپرس