untapped

جمله های نمونه

1. Older people are an untapped resource in the employment market.
[ترجمه گوگل]افراد مسن یک منبع بکر در بازار کار هستند
[ترجمه ترگمان]افراد سالمند منبعی دست نخورده در بازار کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We must make use of our untapped reservoirs of talent.
[ترجمه گوگل]ما باید از ذخایر بکر استعداد خود استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از ذخایر بکر استعداد خود استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We believe there is untapped potential.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که پتانسیل استفاده نشده ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که بکر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is there any resource that we have left untapped?
[ترجمه گوگل]آیا منبعی وجود دارد که از آن استفاده نشده باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ منبعی وجود دارد که بکر باقی نمانده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mongolia, although poor, has considerable untapped resources of oil and minerals.
[ترجمه گوگل]مغولستان، اگرچه فقیر است، اما منابع دست نخورده قابل توجهی از نفت و مواد معدنی دارد
[ترجمه ترگمان]مغولستان، با این که فقیر است، منابع دست نخورده قابل توجهی از نفت و مواد معدنی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The provision of transport may uncover an untapped source of recruitment not previously available.
[ترجمه گوگل]تدارک حمل و نقل ممکن است منبع استخدام ناشناخته‌ای را که قبلاً در دسترس نبوده، آشکار کند
[ترجمه ترگمان]تهیه وسایل حمل و نقل ممکن است یک منبع دست نخورده کارمند یابی را کشف کند که قبلا در دسترس نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a vast untapped genetic and metabolic biodiversity in nature that can also be harnessed.
[ترجمه گوگل]تنوع زیستی ژنتیکی و متابولیکی گسترده ای در طبیعت وجود دارد که می توان از آن نیز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی و تنوع زیستی زیادی در طبیعت وجود دارد که می تواند مهار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Senior citizens groups may also provide an untapped fund of skilled helpers.
[ترجمه گوگل]گروه‌های شهروندان سالخورده نیز ممکن است یک صندوق دست‌نخورده از کمک‌کنندگان ماهر را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است گروه های شهروندان ارشد، صندوقی دست نخورده از دستیاران ماهر فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Untapped reserves of oil and minerals are thought to lie beneath the desert.
[ترجمه گوگل]گمان می رود ذخایر دست نخورده نفت و مواد معدنی در زیر بیابان وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که ذخایر نفت و مواد معدنی در زیر بیابان قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Are there other untapped demographics you can identify to build an additional customer base?
[ترجمه گوگل]آیا سایر اطلاعات جمعیتی دست نخورده دیگری وجود دارد که بتوانید برای ایجاد یک پایگاه مشتری اضافی شناسایی کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا منابع untapped دیگری هم وجود دارند که شما می توانید شناسایی کنید تا یک پایگاه مشتری دیگر بسازید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Key said there was untapped potential for cycle use to grow if the road environment is to be made more friendly.
[ترجمه گوگل]کی گفت اگر بخواهیم محیط جاده را دوستانه تر کنیم، پتانسیل استفاده نشده ای برای رشد استفاده از چرخه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کلید گفت که در صورتی که محیط جاده مناسب تر باشد، پتانسیل استفاده از چرخه برای رشد استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A whole untapped market awaited him.
[ترجمه گوگل]کل بازار دست نخورده ای در انتظار او بود
[ترجمه ترگمان]یک بازار بزرگ در انتظارش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, the profit potential of an untapped consumer market is tantalizing scores of corporations.
[ترجمه گوگل]با این حال، پتانسیل سود یک بازار مصرف دست‌نخورده، تعداد زیادی از شرکت‌ها را وسوسه می‌کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، پتانسیل سود یک بازار بکر و بکر، تعداد زیادی از شرکت ها را به ستوه آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tap an untapped swamp you control: Hecatomb deals 1 damage to target creature or player.
[ترجمه گوگل]روی باتلاق دست‌نخورده‌ای که کنترل می‌کنید ضربه بزنید: Hecatomb 1 آسیب به موجود یا بازیکن مورد نظر وارد می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک تالاب بکر را کنترل کنید: hecatomb ۱ آسیب به حیوان یا بازیکن هدف را سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It means that the country still has huge untapped resources.
[ترجمه مریم سالک زمانی] به عبارت دیگر، کشور مذکور هنوز هم از منابع بکر وافری برخوردار است.
|
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که کشور هنوز منابع دست نخورده عظیمی دارد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که کشور هنوز منابع بکر زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not tapped, unpumped; unutilized, not taken advantage of
an untapped supply of something has not yet been used.

پیشنهاد کاربران

بکر. دست نخورده. بهره برداری نشده. به کار گرفته نشده. استفاده نشده
مثال:
This represents one of the great tragedies and wastes in life, because so much potential remains untapped.
این یکی از مصیبت ها و هدر رفتن های بزرگ را در زندگی نشان می دهد چون بسیاری از ظرفیتها بکر و دست نخورده باقی می مانند.
...
[مشاهده متن کامل]

بالقوه، به کار گرفته نشده، بکر، دست نخورده، محتمل
بی سابقه
مثل : Untapped demand تقاضای بی سابقه
ناب
بکر
تر و تمیز
دست نخورده
بکر
کشف نشده
استفاده نشده
استخراج نشده

بپرس