1. Nijinsky was unsparing in his demands for perfection.
[ترجمه گوگل]نیژینسکی در خواستههای خود برای کمال بیدریغ بود
[ترجمه ترگمان]Nijinsky در خواسته های خود برای کمال سختگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is unsparing of his own peace and comfort.
[ترجمه گوگل]او از آرامش و آسایش خود دریغ نمی کند
[ترجمه ترگمان]او در مورد آرامش و راحتی خودش سختگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She is unsparing in her criticism.
[ترجمه گوگل]او در انتقاد خود کم لطفی می کند
[ترجمه ترگمان]او در مورد انتقاد از او سختگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Opera, assayed Alidoro with typical unsparing elegance.
[ترجمه گوگل]اپرا، علیدورو را با ظرافت معمولی بی دریغ ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]اپرا، که با وقاری معمولی سبک و سنگین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But unsparing in his pressing of points he thought vital, and eternally urging the need for money.
[ترجمه گوگل]اما در فشار دادن به نکات، او را حیاتی میدانست و همیشه بر نیاز به پول تاکید میکرد
[ترجمه ترگمان]اما با تمام وجود اصرار می کرد که به پول احتیاج دارد و پیوسته به پول احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These adjectives mean unsparing and exacting with respect to discipline or control.
[ترجمه گوگل]این صفت ها به معنای بی احتیاطی و سخت گیری نسبت به نظم یا کنترل است
[ترجمه ترگمان]این صفت به معنای آن است که در زمینه انضباط و کنترل نسبت به آن ها سختگیر و سختگیر باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Officers unsparing in training their men, to a point which U. S. trainers would probably think insane.
[ترجمه گوگل]افسرانی که در آموزش مردان خود بی وقفه هستند، تا جایی که احتمالاً مربیان آمریکایی آن را دیوانه می پندارند
[ترجمه ترگمان]افسرانی که در زمینه تعلیم و تربیت افراد خود سختگیر بودند، به نقطه ای رسیدند که در آن U اس مربیان احتمالا دیوانه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mr. Hopkins has been unsparing of his own health.
[ترجمه گوگل]آقای هاپکینز به سلامتی خود بی اعتنا بوده است
[ترجمه ترگمان]آقای هاپکینز برای سلامتی خودش unsparing کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There have been some pretty unsparing antientertainments just lately.
[ترجمه گوگل]اخیراً برخی از ضدسرگرمیهای بسیار بیدردسر وجود داشته است
[ترجمه ترگمان] این اواخر یه سری اطلاعات جدید برای این کار وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was unsparing of praise [ in his offers of help ].
[ترجمه گوگل]او در ستایش [در پیشنهادهای کمکی خود] دریغ نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او در مورد تحسین [ در پیشنهاد کمک ] سختگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The proof of true love is unsparing in criticism.
[ترجمه گوگل]اثبات عشق واقعی در نقد بی دریغ است
[ترجمه ترگمان]اثبات عشق واقعی به شدت مورد انتقاد و انتقاد قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is this highly entertaining yet unsparing "gloves off" approach to spousal spats that gives the film its voice.
[ترجمه گوگل]این رویکرد بسیار سرگرمکننده و در عین حال بیدردسر «دستکشها» به جدالهای همسران است که صدای آن را به فیلم میدهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع بسیار جالب است و در عین حال از آن ها برای استفاده از spats استفاده می کند که به فیلم صدای خود را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He is equally unsparing about Muslims who move to the West and then take up terrorism.
[ترجمه گوگل]او به همان اندازه در مورد مسلمانانی که به غرب نقل مکان می کنند و سپس تروریسم را به دست می گیرند، کم لطفی می کند
[ترجمه ترگمان]او به همان اندازه در مورد مسلمانانی که به غرب می روند و سپس تروریسم را اشغال می کنند، سختگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was unsparing of praise.
[ترجمه گوگل]او در ستایش بی امان بود
[ترجمه ترگمان]او را به خاطر ستایش و ستایش قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The documentary went through all the graphic details of the operation in unsparing detail.
[ترجمه گوگل]این مستند تمام جزئیات گرافیکی عملیات را با جزییات بی دریغ مرور کرد
[ترجمه ترگمان]این مستند از طریق تمام جزئیات گرافیکی این عملیات، به طور دقیق، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید