1. Many doctors don't approve of unorthodox medicine.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان طب غیرمتعارف را تایید نمی کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان داروهای غیر معمول را تایید نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She spent an unorthodox girlhood travelling with her father throughout Europe.
[ترجمه گوگل]او دوران دختری نامتعارفی را با پدرش در سراسر اروپا گذراند
[ترجمه ترگمان]او دوران کودکی غیر معمول را در سفر با پدرش در سراسر اروپا گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her unorthodox views tend to attract controversy.
[ترجمه گوگل]دیدگاه های غیرمتعارف او باعث ایجاد بحث و جدل می شود
[ترجمه ترگمان]نظرات نامتعارف او تمایل به جذب بحث دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Steiner was recognized as an original if unorthodox thinker.
[ترجمه گوگل]اشتاینر به عنوان یک متفکر اصیل و غیرمتعارف شناخته شد
[ترجمه ترگمان]اشتاینر به عنوان یک متفکر اصیل شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm afraid your English is somewhat unorthodox.
[ترجمه گوگل]من می ترسم انگلیسی شما تا حدودی نامتعارف باشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه انگلیسی شما تا حدودی غیر معموله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His methods were unorthodox, and his lifestyle eccentric.
[ترجمه گوگل]روشهای او غیرمتعارف و سبک زندگیاش غیرعادی بود
[ترجمه ترگمان]روش ها غیر معمول و سبک زندگی او عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She has an unorthodox technique, but is an excellent player.
[ترجمه گوگل]او تکنیک غیرمعمولی دارد، اما بازیکن بسیار خوبی است
[ترجمه ترگمان]او تکنیکی غیر معمول دارد، اما یک بازیگر عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To lure shoppers, some merchants have employed some unorthodox promotion techniques.
[ترجمه گوگل]برخی از بازرگانان برای جذب خریداران، از تکنیکهای تبلیغاتی غیرمتعارف استفاده کردهاند
[ترجمه ترگمان]برای جلب خریداران، برخی از تجار برخی از تکنیک های ترویج غیر معمول را به کار برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The two had much in common: conceit, fame, unorthodox pulpit manners and a trenchant belief in liberal progress.
[ترجمه گوگل]این دو نقاط مشترک زیادی داشتند: خودپسندی، شهرت، منبرهای غیرمتعارف و اعتقاد شدید به پیشرفت لیبرال
[ترجمه ترگمان]این دو نفر اشتراکات زیادی داشتند: تکبر، شهرت، رفتار غیر معمول و اعتقاد شدید به پیشرفت لیبرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A single nun, working in an unorthodox manner in the slums, made some of the local clergy distinctly uncomfortable.
[ترجمه گوگل]یک راهبه مجرد که در محله های فقیر نشین به شیوه ای نامتعارف کار می کرد، برخی از روحانیون محلی را به طور مشخص ناراحت می کرد
[ترجمه ترگمان]یک راهبه مجرد که به شیوه ای غیر معمول در محلات فقیر نشین کار می کرد، برخی از روحانیون محلی را به طور واضح ناراحت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Army officers have been accused of using unorthodox methods when interrogating enemy prisoners.
[ترجمه گوگل]افسران ارتش متهم به استفاده از روش های نامتعارف در بازجویی از اسرای دشمن شده اند
[ترجمه ترگمان]افسران ارتش به استفاده از روش های غیر معمول در هنگام بازجویی از زندانیان دشمن متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His spiritual life would follow the same unorthodox and aggressively assertive pattern.
[ترجمه گوگل]زندگی معنوی او از همان الگوی نامتعارف و به شدت قاطعانه پیروی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]زندگی معنوی او همان الگوی unorthodox و aggressively را دنبال می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They alone were in unorthodox dress.
[ترجمه گوگل]آنها به تنهایی در لباس های نامتعارف بودند
[ترجمه ترگمان]تنها آن ها در لباس غیر معمول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The greatest difficulties faced by this unorthodox theory are to do with the compositional variations across the Moon.
[ترجمه گوگل]بزرگترین مشکلاتی که این نظریه غیرمتعارف با آن مواجه است مربوط به تغییرات ترکیبی در سراسر ماه است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مشکلی که این نظریه غیر معمول با آن مواجه است این است که با تغییرات ترکیبی در ماه انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In view of the unorthodox behaviour of the Komsomol that we have noted in the provinces, such a move was overdue.
[ترجمه گوگل]با توجه به رفتار نامتعارف کمسومول که در استان ها به آن اشاره کرده ایم، چنین اقدامی دیر شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر رفتار غیر معمول Komsomol که ما در استان ها به آن اشاره کردیم، این حرکت به تعویق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید