1. In order to suppress the unmeasurable external disturbance, a novel predictive functional control (PFC) method with disturbance observer for no self-regulating process is presented.
[ترجمه گوگل]به منظور سرکوب اختلال خارجی غیرقابل اندازهگیری، یک روش کنترل عملکردی پیشبینیکننده جدید (PFC) با مشاهدهگر اختلال برای هیچ فرآیند خود تنظیمی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]به منظور سرکوب اغتشاش خارجی unmeasurable، یک روش مبتنی بر کنترل کارکردی جدید (PFC)با ناظر اختلال برای هیچ فرآیند قانونمند سازی ارائه نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "The value of dining with Buffett is unmeasurable in money, " said Duan.
[ترجمه گوگل]دوان گفت: "ارزش غذا خوردن با بافت از نظر پول غیرقابل اندازه گیری است "
[ترجمه ترگمان]Duan می گوید: \" ارزش غذا خوردن با بافت unmeasurable است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Actually the symmetry in physics means unmeasurable for certain fundamental quantities.
[ترجمه گوگل]در واقع تقارن در فیزیک به معنای غیرقابل اندازه گیری برای کمیت های اساسی خاص است
[ترجمه ترگمان]در واقع تقارن در فیزیک به معنای unmeasurable برای مقادیر اساسی خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The deepness of his insight is unmeasurable.
[ترجمه گوگل]عمق بینش او قابل اندازه گیری نیست
[ترجمه ترگمان]The بینش او unmeasurable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We also analyzed the causes which result in unmeasurable phenomena.
[ترجمه گوگل]ما همچنین عللی را که منجر به پدیده های غیرقابل اندازه گیری می شود، تجزیه و تحلیل کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین دلایل ناشی از پدیده unmeasurable را مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After a careful discussion on unmeasurable set, this essay concluded its characteristics and a common measurement of the set.
[ترجمه گوگل]پس از بحث دقیق در مورد مجموعه غیرقابل اندازه گیری، این مقاله ویژگی های آن و اندازه گیری مشترک مجموعه را به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]بعد از بحث دقیق در مورد مجموعه unmeasurable، این مقاله ویژگی های آن و یک ارزیابی مشترک از مجموعه را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Moreover, when states are unmeasurable, a high-gain observer is used for implementing output feedback control of the missile.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زمانی که حالت ها غیرقابل اندازه گیری هستند، از یک ناظر با بهره بالا برای اجرای کنترل بازخورد خروجی موشک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، زمانی که ایالات unmeasurable هستند، یک ناظر با بهره بالا برای اجرای کنترل بازخورد خروجی موشک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the Unmeasurable long river of time, dream is a channel which draws now nearer to the tomorrow.
[ترجمه گوگل]در رودخانه طولانی غیرقابل اندازه گیری زمان، رویا کانالی است که اکنون به فردا نزدیکتر می شود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان طولانی، رویا، یک کانال است که به فردا نزدیک تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conclusion: Thermograph has an unmeasurable singularity in early diagnosis of breast cancer.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ترموگراف در تشخیص زودهنگام سرطان پستان تکینگی غیرقابل اندازه گیری دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Thermograph یک تکین اساسی در تشخیص زودهنگام سرطان پستان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This is the essence of the problem that qualitative costs pose for struggling organizations: they are both undeniable and unmeasurable.
[ترجمه گوگل]این ماهیت مشکلی است که هزینه های کیفی برای سازمان های در حال مبارزه ایجاد می کند: آنها هم غیرقابل انکار هستند و هم غیرقابل اندازه گیری
[ترجمه ترگمان]این ماهیت مشکل است که هزینه های کیفی برای سازمان های درگیر مطرح می شود: آن ها هم undeniable و هم unmeasurable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. My youth seemed interminable because my personal identity was unclear, and in the resulting fog the gauge of time became unmeasurable.
[ترجمه گوگل]جوانی من پایان ناپذیر به نظر می رسید، زیرا هویت شخصی من نامشخص بود، و در مه ناشی از آن، سنج زمان غیرقابل اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]جوانی من به نظر تمام نشدنی می آمد، زیرا هویت شخصی من روشن نبود، و در مه ناشی از آن سنجش زمان به تدریج تبدیل به unmeasurable شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Now he was looking at an expanse that was truly unmeasurable, and it appeared to go on forever.
[ترجمه گوگل]حالا او به وسعتی نگاه میکرد که واقعاً غیرقابل اندازهگیری بود و به نظر میرسید که برای همیشه ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]حالا داشت به یک پهنه وسیع نگاه می کرد که واقعا unmeasurable بود و برای همیشه به نظر می رسید که ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this paper, an adaptive control system without "persistent excitation" and "strictly positive real" conditions is developed for non-minimum phase plant disturbed by unmeasurable disturbance.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم کنترل تطبیقی بدون "تحریک مداوم" و شرایط "واقعی کاملا مثبت" برای کارخانه فاز غیر حداقلی که توسط اختلال غیرقابل اندازه گیری مختل شده است، توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک سیستم کنترل تطبیقی بدون \"تهییج مداوم\" و \"شرایط کاملا مثبت واقعی\" برای نیروگاه فاز غیر مینیمم با اختلال unmeasurable ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید