2. we were taught how to load and unload a field gun
به ما یاد داده اند چگونه در توپ صحرایی گلوله بگذاریم و گلوله ی آن را خارج کنیم.
3. Unload everything from the boat and clean it thoroughly.
[ترجمه کوروش شفیعی] تمام بار قایق را خالی کنید و آن را کلاً تمیز کنید. ❤️
|
[ترجمه گوگل]همه چیز را از قایق تخلیه کنید و آن را به طور کامل تمیز کنید [ترجمه ترگمان]همه چیز رو از قایق تخلیه کنید و کاملا تمیزش کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She began to unload her troubles on her mother.
[ترجمه گوگل]او شروع به خالی کردن مشکلات خود از مادرش کرد [ترجمه ترگمان]شروع به خالی کردن مشکلاتش با مادرش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. America might be able to unload more of its grain abroad.
[ترجمه گوگل]آمریکا ممکن است بتواند غلات بیشتری را در خارج از کشور تخلیه کند [ترجمه ترگمان]آمریکا ممکن است بتواند حجم بیشتری از گندم خود را در خارج از کشور تخلیه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't let him unload his problems onto you.
[ترجمه کوروش شفیعی] به او اجازه نده مشکلاتش را روی تو تخلیه کند. ❤️
|
[ترجمه گوگل]به او اجازه ندهید مشکلاتش را روی شما خالی کند [ترجمه ترگمان]نذار مشکلاتش رو به تو خالی کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The stevedores'work is to load and unload ships.
[ترجمه گوگل]کار خدمه بارگیری و تخلیه کشتی است [ترجمه ترگمان]کار stevedores بارگیری و تخلیه کشتی ها است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This isn't a suitable place to unload the van.
[ترجمه گوگل]اینجا جای مناسبی برای تخلیه ون نیست [ترجمه ترگمان]این مکان مناسبی برای خالی کردن ون نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They want to unload the stocks on the market.
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند سهام را در بازار تخلیه کنند [ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند سهام بازار را تخلیه کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The truck driver was waiting to unload.
[ترجمه گوگل]راننده کامیون منتظر تخلیه بار بود [ترجمه ترگمان]راننده وانت آماده خالی کردن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Do you mind if I unload the children onto you this afternoon?
[ترجمه گوگل]آیا مشکلی ندارید که بچه ها را امروز بعدازظهر روی شما پیاده کنم؟ [ترجمه ترگمان]اشکالی نداره امروز بعد از ظهر بچه ها رو خالی کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If we don't unload it soon, the grain will start rotting in the silos.
[ترجمه گوگل]اگر زود آن را تخلیه نکنیم، دانه ها در سیلوها شروع به پوسیدگی می کنند [ترجمه ترگمان]اگر به زودی آن را تخلیه نکنیم، گندم در انبارها در حال پوسیدن خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Everyone helped to unload the luggage from the car.
[ترجمه گوگل]همه کمک کردند تا چمدان را از ماشین تخلیه کنند [ترجمه ترگمان]همه به تخلیه چمدان از ماشین کمک کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Investors continued to unload technology stocks Thursday.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران به تخلیه سهام فناوری روز پنجشنبه ادامه دادند [ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران در روز پنج شنبه به خالی کردن سهام فن آوری ادامه دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They want to unload their shares at the right price.
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند سهام خود را با قیمت مناسب تخلیه کنند [ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند سهم خود را در قیمت مناسب تخلیه کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید