unguent

/ˈʌŋɡwənt//ˈʌŋɡwənt/

معنی: مرهم، خمیر، روغن
معانی دیگر: پماد، روغن مالیدنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: unguentary (adj.)
• : تعریف: a salve or ointment for wounds or soreness.
مشابه: ointment

جمله های نمونه

1. She smelled powerfully of bath salts and unguents.
[ترجمه گوگل]او بوی قوی نمک حمام و مواد زائد را می داد
[ترجمه ترگمان]او بوی نمک حمام و unguents را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The doctor applied an unguent to the wound, which speedily healed it.
[ترجمه گوگل]دکتر یک ماده ضد عفونی کننده روی زخم گذاشت که به سرعت آن را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]دکتر به زخم روی زخم اشاره کرد که به زودی آن را شفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A delightful unguent jar from Mostagedda carved from ivory in the form of a hippopotamus argues that the animal attracted favourable attention.
[ترجمه گوگل]یک کوزه شیرین و لذت بخش از Mostagedda که از عاج به شکل اسب آبی حکاکی شده است، استدلال می کند که این حیوان توجه مطلوبی را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]یک کوزه پر از عاج که از عاج تراشیده شده بود به شکل یک اسب آبی در این باره بحث می کند که آن حیوان توجهش را جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The unguent enjoys a good quality in adhesion, spread stretchability and portability. It's convenient and easy to carry with.
[ترجمه گوگل]نارنگی از کیفیت خوبی در چسبندگی، کشش پذیری پخش و قابل حمل برخوردار است حمل آن راحت و آسان است
[ترجمه ترگمان]The دارای کیفیت خوب در چسبندگی، گسترش stretchability و قابلیت حمل و انتقال است حمل آن آسان و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. METHODS: 100 patients of vaginitis were treated with unguent Kushen randomly by single blind.
[ترجمه گوگل]مواد و روشها: 100 بیمار مبتلا به واژینیت به صورت تصادفی یک سو کور با کوشن ناگوئنت تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۰۰ بیمار of با unguent Kushen به طور تصادفی با یک کور رفتار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This unguent relieves rheumatism, chills and pains, and is fit for use By rheumatism sufferers.
[ترجمه گوگل]این ماده معطر رماتیسم، لرز و درد را تسکین می دهد و برای بیماران روماتیسمی مناسب است
[ترجمه ترگمان]این unguent روماتیسم، chills و pains را تسکین می دهد و برای مبتلایان به روماتیسم مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The father smeared the face of his son with a powerful unguent.
[ترجمه گوگل]پدر صورت پسرش را با ماده ای قوی آغشته کرد
[ترجمه ترگمان]پدر صورت پسرش را با a قدرتمند آغشته کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OBJECTIVE : To study the influence package on weight and appearance and active ingredient content of unguent.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه بسته تاثیر بر وزن و ظاهر و محتوای ماده موثره سوهان
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای مطالعه بسته تاثیر بر وزن و ظاهر و ترکیبات فعال unguent
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرهم (اسم)
plaster, inunction, unction, balm, dressing, balsam, salve, ointment, copaiba, unguent, oil

خمیر (اسم)
paste, batter, dough, duff, unguent

روغن (اسم)
butter, unction, ointment, grease, unguent, oil, lubricant, ghee

انگلیسی به انگلیسی

• balm, ointment

پیشنهاد کاربران

بپرس