ungentlemanly

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of gentlemanly.
متضاد: chivalrous

جمله های نمونه

1. Safire, who ungentlemanly called Hillary a congenital liar, knows something of which he speaks.
[ترجمه گوگل]سفایر که هیلاری را یک دروغگوی مادرزادی نامید، چیزی می داند که او در مورد آن صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]Safire، که ungentlemanly است Hillary دروغگو است، می داند که چیزی از آن حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is aiming to beat the record by two or three weeks, claiming that a narrower margin would be "ungentlemanly".
[ترجمه گوگل]او قصد دارد دو یا سه هفته این رکورد را شکست دهد و ادعا می کند که حاشیه کمتر "غیر جنتلمن" خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد این رکورد را تا دو یا سه هفته شکست دهد و ادعا می کند که حاشیه باریک تر \"ungentlemanly\" خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Professional sport has become so full of ungentlemanly conduct, diving, feigning injury, harassing the officials that we as spectators have become numb to it.
[ترجمه گوگل]ورزش حرفه ای آنقدر مملو از رفتار غیرقانونی، غواصی، تظاهر به جراحت، آزار و اذیت مسئولان شده است که ما به عنوان تماشاگر نسبت به آن بی حس شده ایم
[ترجمه ترگمان]ورزش حرفه ای به حدی پر از رفتار ungentlemanly، شیرجه زدن، تظاهر کردن به جراحت، اذیت و اذیت مقامات است که ما به عنوان تماشاچی نسبت به آن بی حس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He admits that some hip-hop lyrics display an ungentlemanly attitude towards women, but he doubts that listening to violent lyrics causes people to behave more violently.
[ترجمه گوگل]او اعتراف می کند که برخی از اشعار هیپ هاپ نگرش غیر جنتلمنانه ای را نسبت به زنان نشان می دهد، اما او تردید دارد که گوش دادن به اشعار خشونت آمیز باعث رفتار خشونت آمیز مردم شود
[ترجمه ترگمان]او اعتراف می کند که برخی از اشعار هیپ هاپ، طرز رفتار ungentlemanly را نسبت به زنان نشان می دهند، اما او شک دارد که گوش دادن به متن خشن باعث می شود که مردم به شدت رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " Some people feel that it is "ungentlemanly" to constantly defeat your opponents—unless the game is soccer.
[ترجمه زینب سرآمد] بعضی از مردم احساس می کنند شکست دادن مداوم رقیبان ناجوانمردانه است مگر اینکه بازی فوتبال باشد.
|
[ترجمه گوگل]برخی از مردم احساس می کنند که شکست دادن مدام حریفان "غیر جنتلمن" است - مگر اینکه بازی فوتبال باشد
[ترجمه ترگمان]برخی افراد احساس می کنند که این \"ungentlemanly\" است که به طور مداوم رقبای خود را شکست دهد - مگر اینکه بازی فوتبال باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In fact, it is thought to be ungentlemanly.
[ترجمه گوگل]در واقع تصور می شود که غیر جنتلمنی است
[ترجمه ترگمان]در واقع، این نظر is است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am surprised at your ungentlemanly behaviour.
[ترجمه گوگل]من از رفتار غیرقانونی شما تعجب کردم
[ترجمه ترگمان]از رفتار ungentlemanly تعجب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was in disgrace after his ungentlemanly behavior.
[ترجمه گوگل]او بعد از رفتار غیر جنتلمنانه اش در شرمساری قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بعد از این رفتار ungentlemanly او را به رسوایی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not characteristic of a gentleman, impolitely

پیشنهاد کاربران

بپرس