underplay

/əndərˈpleɪ//ˌʌndəˈpleɪ/

(در ایفای نقش تئاتر و غیره) غلو نکردن، محافظه کاری کردن، رجوع شود به: underact، نقش خود رابخوبی انجام ندادن، بازی ورق دست خودرا ادا نکردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: underplays, underplaying, underplayed
(1) تعریف: to perform (a theatrical role) with subtlety and restraint.
متضاد: overact, overplay

(2) تعریف: to downplay or de-emphasize; speak of with restraint.
متضاد: emphasize, overplay

- She underplayed her account of her victory.
[ترجمه گوگل] او روایت خود را از پیروزی خود نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان] او حساب پیروزی خود را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to perform a theatrical role with subtlety and restraint.
متضاد: overact

جمله های نمونه

1. We often underplay the skills we have.
[ترجمه گوگل]ما اغلب مهارت هایی را که داریم دست کم می گیریم
[ترجمه ترگمان]ما اغلب مهارت هایی که داریم را رها می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While not wanting to underplay the seriousness of the situation, I have to say that it is not as bad as people seem to think.
[ترجمه گوگل]در حالی که نمی‌خواهم جدی بودن وضعیت را دست کم بگیرم، باید بگویم که آنقدرها هم که مردم فکر می‌کنند بد نیست
[ترجمه ترگمان]در حالی که نمی خواهم جدی بودن وضعیت را درک کنم، باید بگویم که آن قدرها هم که مردم فکر می کنند بد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. McQueen seems to inspire Hoffman to underplay, too.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مک کوئین به هافمن نیز الهام می دهد که کمتر بازی کند
[ترجمه ترگمان]مک کوئین به نظر می رسد که الهام بخش هافمن برای underplay نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whatever his motives, Salah was careful to underplay the contribution education might make to the emancipation and liberation of women.
[ترجمه گوگل]صلاح هر چه انگیزه داشت، مراقب بود کمکی که آموزش و پرورش در رهایی و رهایی زنان داشته باشد را نادیده بگیرد
[ترجمه ترگمان]صالح هر چه که بخواهد، مراقب بود که تحصیل کمکی به آزادی و رهایی زنان کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Never underplay the Tory party's ruthlessness towards a limping leader, we were told.
[ترجمه گوگل]به ما گفته شد هرگز بی‌رحمی حزب محافظه‌کار را نسبت به یک رهبر لنگنده دست کم نگیرید
[ترجمه ترگمان]به ما گفته شد که هرگز the حزب محافظه کار را به سمت رهبری limping سوق ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even if the latest Catholic reforms underplay the offertory ritual, it is not of itself without meaning or challenge.
[ترجمه گوگل]حتی اگر آخرین اصلاحات کاتولیک، آیین پیشکش را نادیده بگیرد، این به خودی خود بی معنا یا چالش نیست
[ترجمه ترگمان]حتی اگر آخرین اصلاحات کاتولیکی در مراسم offertory انجام شود، بدون معنا و یا چالش به حساب نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Such optimism may underplay the potential channels through which the subprime mess can infect other countries.
[ترجمه گوگل]چنین خوش‌بینی ممکن است کانال‌های بالقوه‌ای را که از طریق آن آشفتگی ارزان قیمت می‌تواند سایر کشورها را آلوده کند، تحت تأثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]چنین خوش بینی ممکن است کانال های پتانسیل ایجاد کند که از طریق آن آشفتگی subprime می تواند سایر کشورها را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't think you should hamthisscene up, if underplay it.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم شما باید همتی را بالا بکشید، اگر آن را کمتر بازی کنید
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که تو باید این کار را بکنی، اگر این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To underplay the importance of money and benefits to people who work is a mistake.
[ترجمه گوگل]نادیده گرفتن اهمیت پول و مزایا برای افرادی که کار می کنند یک اشتباه است
[ترجمه ترگمان]درک اهمیت پول و منافع برای افرادی که کار می کنند یک اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don't think you should ham this scene up, if anything, underplay it.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی‌کنم این صحنه را حماقت کنید، اگر چیزی است، آن را کمرنگ کنید
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که تو باید این صحنه را خراب کنی، اگر اتفاقی افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some things are hard to write about. After something happens to you, you go to write it down, and either you over dramatize it, or underplay it, exaggerate the wrong parts or ignore the important ones. At any rate, you never write it quite the way you want to. Sylvia Plath
[ترجمه گوگل]نوشتن در مورد بعضی چیزها سخت است بعد از اینکه اتفاقی برای شما می افتد، آن را یادداشت می کنید، یا آن را بیش از حد دراماتیک می کنید، یا آن را کم رنگ می کنید، قسمت های اشتباه را بزرگنمایی می کنید یا موارد مهم را نادیده می گیرید به هر حال، شما هرگز آن را آنطور که می خواهید بنویسید سیلویا پلات
[ترجمه ترگمان]نوشتن در مورد بعضی چیزها مشکل است بعد از این که اتفاقی برای شما می افتد، شما می توانید آن را یادداشت کنید، و یا آن را بر روی آن بنویسید، یا آن را بررسی کنید، در بخش های اشتباه مبالغه کنید و یا آن را نادیده بگیرید به هر حال، شما هرگز آن را به همان شکلی که می خواهید بنویسید سیلویا Plath
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If there are recruiters out there telling job seekers to underplay their ambitions and qualifications, then certainly I could do better.
[ترجمه گوگل]اگر استخدام‌کنندگانی وجود داشته باشند که به جویندگان کار می‌گویند که جاه‌طلبی‌ها و صلاحیت‌های خود را نادیده بگیرند، مطمئناً می‌توانم بهتر عمل کنم
[ترجمه ترگمان]اگر استخدام کنندگان وجود داشته باشند، به جویندگان کار گفته می شود که جاه طلبی و صلاحیت خود را از بین ببرند، پس قطعا من می توانم بهتر عمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Or scepticism that claims about the future that are based on scientific knowledge are sometimes overstretched and underplay uncertainties?
[ترجمه گوگل]یا شک و تردیدی که ادعاهایی در مورد آینده که مبتنی بر دانش علمی است، گاهی اوقات بیش از حد گسترده می شود و عدم اطمینان را زیر پا می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]یا تردید در مورد آینده که مبتنی بر دانش علمی هستند، گاهی به صورت گسترده و بدون شک گسترده می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If tITe are not recruiters out tITe saying job seekers to underplay theirss ambitions and qualifications, then certainly I have to do preferable.
[ترجمه گوگل]اگر تی‌تی استخدام‌کننده نیست و می‌گوید جویندگان کار به جاه‌طلبی‌ها و شایستگی‌های خود دست کم می‌گیرند، پس مطمئناً من باید ترجیح دهم
[ترجمه ترگمان]اگر tITe استخدام کنندگان را استخدام نکرده اند و می گویند جویندگان کار به دنبال برآورده کردن جاه طلبی و صلاحیت خود هستند، پس من باید بهتر عمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• play a role in a subdued manner, act out a part sketchily; underemphasize
if you underplay something, you make it seem less important than it really is.

پیشنهاد کاربران

بپرس