[ترجمه گوگل]کمی زیر هوا احساس می کنم - فکر می کنم سرما خورده ام [ترجمه ترگمان]احساس سرما می کنم - فکر می کنم سرما خورده باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You've been under the weather for some days now; why don't you see a doctor?
[ترجمه مهشید] تو چند روزی کسالت داشتی، حالا؛ چرا نمیری یه دکتر رو ببینی؟
|
[ترجمه غفار دولتی] چند روز است که شما مریض اید، چرا نزد داکتر نمیرید؟
|
[ترجمه ایمان حجتی] چند روزه که کسالت داری. چرا نمیری دکتر؟
|
[ترجمه گوگل]شما چند روزی است که زیر آب و هوا هستید چرا به دکتر مراجعه نمی کنید؟ [ترجمه ترگمان]چند روز است که زیر آب و هوا بوده ای چرا یک دکتر نمی بینی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's been a bit under the weather recently.
[ترجمه توبی] اون تازگیا یه کم ناخوش بوده
|
[ترجمه غفار دولتی] او اخیرا احساس ناراحتی داشت.
|
[ترجمه گوگل]او اخیراً کمی زیر آب و هوا بوده است [ترجمه ترگمان]اخیرا کمی زیر آب و هوا بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Marie's pretty under the weather for the next couple of days.
[ترجمه گوگل]ماری در چند روز آینده زیر آب و هوا زیباست [ترجمه ترگمان]تا چند روز دیگه مری حالش خوب نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Under the weather or not Ashcroft clocked 2 mins 8 secs, almost a second faster than her winning time last year.
[ترجمه گوگل]اشکرافت در شرایط آب و هوایی یا نه، 2 دقیقه و 8 ثانیه، تقریباً یک ثانیه سریعتر از زمان برنده شدن او در سال گذشته، به ثبت رساند [ترجمه ترگمان]تحت شرایط آب و هوا یا نه Ashcroft با سنجش زمان ۲ دقیقه ۸ ثانیه، تقریبا یک ثانیه سریع تر از زمان برد در سال گذشته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Like our own, Botham's finances are a little under the weather.
[ترجمه گوگل]مانند خود ما، مالی بوتهام کمی تحت شرایط آب و هوایی قرار دارد [ترجمه ترگمان]مثل وضعیت مالی ما، وضعیت مالی Botham کمی زیر آب و هوا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And young Curtis has been a bit under the weather, missed training this week, so he's out.
[ترجمه گوگل]و کورتیس جوان کمی تحت شرایط آب و هوایی بوده است، تمرینات این هفته را از دست داده است، بنابراین او بیرون است [ترجمه ترگمان]و کورتیس جوان کمی تحت تاثیر آب و هوا قرار گرفته است و این هفته برای آموزش از دست رفته است، بنابراین او بیرون است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I hear you've been a bit under the weather. Are you feeling better now?
[ترجمه sara] شنیدم کمی کسالت داشتی. الان بهتری؟
|
[ترجمه گوگل]شنیدم کمی زیر آب و هوا بوده ای الان احساس بهتری داری؟ [ترجمه ترگمان]شنیدم که زیر آب و هوا کمی بوده ای حالا حالت بهتر شده؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Louise looked a little under the weather when I saw her.
[ترجمه M] لوئیز کمی نا خوش احوال به نظر میومد وقتی دیدمش
|
[ترجمه گوگل]لوئیز وقتی او را دیدم کمی زیر آب و هوا نگاه کرد [ترجمه ترگمان]لوئیز وقتی او را دیدم کمی زیر آب و هوا نگاه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I began to feel under the weather on Thursday morning after leaving Haslemere.
[ترجمه گوگل]صبح روز پنجشنبه پس از ترک هاسلمر، زیر آب و هوا احساس کردم [ترجمه ترگمان]صبح پنجشنبه بعد از ترک Haslemere، من زیر آب و هوا احساس سرما کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mike's feeling a little under the weather so he couldn't come tonight.
[ترجمه گوگل]مایک کمی زیر آب و هوا احساس می کند، بنابراین نمی تواند امشب بیاید [ترجمه ترگمان]مایک در زیر آب و هوا احساس می کرد که امشب نمی تواند بیاید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I'm afraid I felt rather under the weather this morning.
[ترجمه گوگل]می ترسم امروز صبح بیشتر احساس کنم زیر هوا هستم [ترجمه ترگمان]از این می ترسم که امروز صبح زیر آب و هوا احساس بهتری داشته باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When you catch cold, you feel under the weather.
[ترجمه گوگل]وقتی سرما می خورید احساس می کنید زیر آب و هوا هستید [ترجمه ترگمان]وقتی سرما می خورید، زیر آب و هوا احساس می کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• not feeling healthy, sick; drunk, intoxicated
پیشنهاد کاربران
دچار بیماری یا کسالت زده. در مورد ریشه این اصطلاح معروفه که دریانوردی که حالش بد می شد رو می فرستادن زیر عرشه کشتی از این رو " زیر آب و هوا" بالا قرار می گرفت.
حالت نامناسب یا ناخوشایندی داشتن
idiom / informal If someone is or feels under the weather, they feel ill/ not completely well احساس خوبی نداشتن، کاملاً خوب نبودن، حال و روز خوبی نداشتن I'm feeling a bit under the weather - I think I'm getting a cold I noticed that the cat was looking a little under the weather