[ترجمه گوگل]نظرات او ناخواسته بود [ترجمه ترگمان]نظرات او ناخوانده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Your remarks on that occasion were quite uncalled for.
[ترجمه گوگل]سخنان شما در آن مناسبت کاملاً غیرقابل قبول بود [ترجمه ترگمان]اظهارات شما در آن مورد کاملا نامناسب بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Walter's spiteful remarks were quite uncalled for.
[ترجمه گوگل]اظهارات کینه توزانه والتر کاملاً غیر ضروری بود [ترجمه ترگمان]رفتار پر از کینه و کینه والتر به هیچ وجه مناسب نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One could say this is uncalled for sophisticated terminology or mathematical exactness.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که این برای اصطلاحات پیچیده یا دقت ریاضی نامطلوب است [ترجمه ترگمان]می توان گفت که این یک اصطلاح پیچیده برای اصطلاحات پیچیده و یا دقیق تر ریاضی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That is why the budget deficit concern is uncalled for.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که نگرانی کسری بودجه ضروری نیست [ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که نگرانی کسری بودجه برای این مساله ناخوانده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That last remark is uncalled for, out of order, and you will please withdraw it.
[ترجمه گوگل]آخرین اظهار نظر غیر ضروری است، خارج از دستور، و شما لطفا آن را پس بگیرید [ترجمه ترگمان]این حرف آخر برای من غیر ضروری است و شما خواهش می کنم آن را عقب بکشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hence, attempts to hasten the significant task is uncalled for.
[ترجمه گوگل]از این رو، تلاش برای تسریع در کار مهم غیر ضروری است [ترجمه ترگمان]از این رو، تلاش برای تسریع این کار مهم، ناخوانده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The derogatory remark that the rounder handles might strike the bench leg is uncalled for.
[ترجمه گوگل]این نکته تحقیرآمیز مبنی بر اینکه دسته های گردتر ممکن است به پای نیمکت برخورد کند، ضروری نیست [ترجمه ترگمان]اظهارات موهنی که دسته های rounder ممکن است به پای نیمکت اصابت کنند ناخوانده به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That said, the way it was pointed out was really uncalled for but there's probably a little truth to that.
[ترجمه گوگل]با این حال، روشی که به آن اشاره شد واقعاً غیرقابل استفاده بود، اما احتمالاً حقیقت کمی در آن وجود دارد [ترجمه ترگمان]این طور که به نظر می رسید واقعا ناخواسته بود، اما احتمالا یک حقیقت کوچک برای آن وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I never directly or intentionally insulted you or anyone else in this thread. totally uncalled for, and deserving of an apology.
[ترجمه گوگل]من هرگز در این تاپیک مستقیم یا عمداً به شما یا شخص دیگری توهین نکردم کاملاً ناخواسته و مستحق عذرخواهی است [ترجمه ترگمان]من مستقیما یا عمدا به تو یا کس دیگری در این رشته توهین نکرده ام و لایق یه عذرخواهی نیست … [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Euro land is sputtering because its anti-Keynesian fiscal and monetary stance is uncalled for and counterproductive.
[ترجمه گوگل]زمین یورو در حال پراکندگی است، زیرا موضع مالی و پولی ضد کینزی آن غیرضروری و غیرمولد است [ترجمه ترگمان]زمین اروپا در حال تجزیه و تحلیل است، چرا که موضع مالی و مالی ضد Keynesian آن ناخوانده و زیان آور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Why this wavering on the part of some comrades which most people find absolutely uncalled for?
[ترجمه گوگل]چرا این تزلزل از سوی برخی از رفقا که اکثر مردم آن را مطلقاً ناخواسته می دانند؟ [ترجمه ترگمان]چرا این تردید در قسمتی از رفقایش به وجود آمده که بیشتر مردم به هیچ وجه uncalled ندارند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• inappropriate, unnecessary and out of place an uncalled-for remark is unkind or unfair and should not have been made.