unblock

/ʌnˈblɑːk//ʌnˈblɒk/

معنی: خار چیدن
معانی دیگر: گرفتگی چیزی را بر طرف کردن، (لوله و غیره را) باز کردن، گشودن، گشودن to unblock a pipe لولهی گرفته را باز کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of block.
متضاد: block
مشابه: open

جمله های نمونه

1. to unblock a pipe
لوله ی گرفته را باز کردن

2. We had to call a plumber to unblock the drains.
[ترجمه آرمان بدیعی] ما مجبور بودیم برای بازکردن فاضلاب به یک لوله کش زنگ بزنیم
|
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم با یک لوله کش تماس بگیریم تا زهکش ها را باز کند
[ترجمه ترگمان]ما باید به یه لوله کش زنگ بزنیم تا فاضلاب رو ببنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you unblock the pipe,the water can flow out.
[ترجمه گوگل]اگر لوله را باز کنید، آب می تواند به بیرون سرازیر شود
[ترجمه ترگمان]اگر لوله را غیرفعال کنید، آب می تواند جاری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Father told me to unblock the pipe to let the water run through.
[ترجمه گوگل]پدر به من گفت انسداد لوله را باز کنم تا آب از آن عبور کند
[ترجمه ترگمان]پدرم به من گفت که لوله را باز کنم تا آب از آن بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We had to call in a plumber to unblock the drain.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم با یک لوله کش تماس بگیریم تا انسداد فاضلاب را رفع کند
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم به لوله کش زنگ بزنیم تا فاضلاب رو خالی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should call a plumber to unblock the drains.
[ترجمه گوگل]برای رفع انسداد زهکش ها باید با یک لوله کش تماس بگیریم
[ترجمه ترگمان]باید به یه لوله کش زنگ بزنیم تا فاضلاب رو ببنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A telephone call between Moratti and Lotito will unblock the whole situation.
[ترجمه گوگل]یک تماس تلفنی بین موراتی و لوتیتو تمام وضعیت را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]تماس تلفنی بین Moratti و Lotito کل وضعیت را رفع خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Invalid unblock code. Contact your service provider for assistance.
[ترجمه گوگل]کد رفع انسداد نامعتبر است برای کمک با ارائه دهنده خدمات خود تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]کد unblock نامعتبر است با تامین کننده خدمات خود برای کمک تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therapeutically neutralizing poison to unblock collaterals and subcollaterals would increase the curative effect.
[ترجمه گوگل]خنثی‌سازی درمانی سم برای رفع انسداد وثیقه‌ها و وثیقه‌های فرعی، اثر درمانی را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]خنثی کردن زهر برای رفع unblock collaterals و subcollaterals اثر درمانی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To unblock control box from the safety position, push the red button on the control panel.
[ترجمه گوگل]برای رفع انسداد جعبه کنترل از موقعیت ایمنی، دکمه قرمز روی صفحه کنترل را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]برای رفع unblock جعبه کنترل از وضعیت ایمنی، دکمه قرمز را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you unblock the pipe, the water will run back into the house.
[ترجمه گوگل]اگر لوله را باز کنید، آب دوباره به داخل خانه می رود
[ترجمه ترگمان]اگر چپق را بکشی، آب به خانه باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unblock the pipe and run the dirty water through.
[ترجمه گوگل]لوله را باز کنید و آب کثیف را از آن عبور دهید
[ترجمه ترگمان]پیپ را خاموش کن و آب کثیف را از آن رد کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crossbar switch is unblock network, it allows all possible simultaneous connect from point to point.
[ترجمه گوگل]سوئیچ Crossbar از حالت انسداد شبکه خارج می شود و امکان اتصال همزمان ممکن را از نقطه ای به نقطه دیگر فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سوییچ crossbar شبکه رفع فیلتر است، که امکان اتصال هم زمان را از نقطه به نقطه فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It often helps to unblock long inhibited sexual responses and thus increases a person's erotic capacities.
[ترجمه گوگل]اغلب به رفع انسداد پاسخ‌های جنسی طولانی ممانعت‌شده کمک می‌کند و بنابراین ظرفیت‌های شهوانی فرد را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]آن اغلب به رفع unblock واکنش های جنسی طولانی کمک می کند و در نتیجه باعث افزایش ظرفیت شهوانی یک فرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خار چیدن (فعل)
clear, unblock, clear the way

انگلیسی به انگلیسی

• remove an obstruction

پیشنهاد کاربران

بپرس