ulterior

/əlˈtɪriər//ʌlˈtɪərɪə/

معنی: نهان، بعدی، انطرف
معانی دیگر: در ماورا، در آن سو، آن سویی، ماورایی، ورا، ورانبر، فراتر، دورتر، آتی، نهفته، نهانی، پنهانی، مستور، مخفی، در درج  دوم اهمیت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ulteriorly (adv.)
(1) تعریف: beyond or excluded from what is openly admitted or shown, esp. when concealed for the purposes of deception.
متضاد: overt

- I hope there is no an ulterior motive for his sudden generosity.
[ترجمه گوگل] امیدوارم هیچ انگیزه پنهانی برای سخاوت ناگهانی او وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان] امیدوارم هیچ انگیزه پنهانی برای سخاوت ناگهانی او وجود نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: beyond or external to a specific area or boundary.

- Going in that direction would be ulterior to our stated purposes.
[ترجمه گوگل] رفتن به آن سمت، فراتر از اهداف اعلام شده ما خواهد بود
[ترجمه ترگمان] رفتن به این سمت به اهداف بیان شده ما منحرف خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: occurring at a later time; subsequent.

جمله های نمونه

1. ulterior motives
انگیزه های نهانی

2. ulterior regions
نواحی دورتر

3. his ulterior actions
اعمال بعدی او

4. without any purpose, immediate or ulterior
بدون هیچ هدف فعلی یا بعدی

5. This lever must serve some ulterior purpose.
[ترجمه مریم سالک زمانی] منظور خاصی از به کارگیری این اهرم باید باشد.
|
[ترجمه گوگل]این اهرم باید در خدمت برخی اهداف نهانی باشد
[ترجمه ترگمان]این اهرم باید به یک هدف پنهانی خدمت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I want to know what is our ulterior action.
[ترجمه مریم سالک زمانی] میخواهم بدانم اقدام آتی ما چیست؟
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم بدانم عمل باطنی ما چیست؟
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم که چه کار پنهانی ما را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She must have some ulterior motive for being nice to me—what does she really want?
[ترجمه مریم سالک زمانی] نمی دانم از این مهربانیش نسبت به من چه غرض و مرضی دارد، به واقع دنبال چیست؟
|
[ترجمه گوگل]او باید انگیزه‌ای پنهانی برای خوب بودن با من داشته باشد - او واقعاً چه می‌خواهد؟
[ترجمه ترگمان]اون باید یه انگیزه مخفی داشته باشه که با من مهربون باشه - اون واقعا چی می خواد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She definitely had an ulterior motive in offering to help.
[ترجمه مریم سالک زمانی] مطمئنا در پس پیشنهادش برای کمک، قصد دیگری نهفته بود.
|
[ترجمه گوگل]او قطعاً یک انگیزه پنهانی در ارائه کمک داشت
[ترجمه ترگمان]اون قطعا یه انگیزه پنهانی داشت که پیشنهاد کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I suspect he may have had ulterior motives for being so generous.
[ترجمه مریم سالک زمانی] این اندازه دست و دلبازی او، به نظرم بودار است.
|
[ترجمه گوگل]من گمان می کنم که او ممکن است انگیزه های پنهانی برای این سخاوتمندی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شک دارم که او دلایل دیگری برای این دست و دل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They were the sturdy facade, the ulterior design for a very canny flow of resources.
[ترجمه گوگل]آنها نمای مستحکمی بودند، طراحی باطنی برای یک جریان بسیار ساده از منابع
[ترجمه ترگمان]آن ها نمای قوی و محکم و طراحی ulterior برای یک جریان بسیار هوشمندانه از منابع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was suspicious. Was there an ulterior motive behind his request?
[ترجمه گوگل]او مشکوک بود آیا انگیزه پنهانی پشت درخواست او وجود داشت؟
[ترجمه ترگمان]او بدگمان بود آیا یک انگیزه پنهانی پشت درخواستش وجود داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An ulterior motive for performing text recognition is to convert existing printed material into a computer format that permits further processing.
[ترجمه گوگل]یک انگیزه پنهان برای انجام تشخیص متن، تبدیل مطالب چاپی موجود به قالب کامپیوتری است که امکان پردازش بیشتر را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه انحرافی برای انجام تشخیص متن، تبدیل مواد چاپی موجود به فرمت کامپیوتری است که اجازه پردازش بیشتر را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had to have an ulterior motive.
[ترجمه گوگل]او باید یک انگیزه پنهانی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اون باید یه انگیزه مخفی داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They look around for other explanations and ulterior motives.
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال توضیحات دیگر و انگیزه های پنهانی به اطراف می گردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال توضیحات دیگر و انگیزه های انحرافی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has an ulterior object in view.
[ترجمه گوگل]او یک شیء نهانی در نظر دارد
[ترجمه ترگمان]او یک شی مورد نظر را در نظر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نهان (صفت)
secret, covert, ulterior, stealth, recondite

بعدی (صفت)
subsequent, further, future, puisne, ulterior, latter, latest

انطرف (صفت)
ulterior

انگلیسی به انگلیسی

• hidden, concealed (esp. for deceptive purposes); remote, situated outside of a particular location or realm; subsequent, occurring later
if someone has an ulterior motive for doing something, they have a hidden reason for it.

پیشنهاد کاربران

پنهانی ( انگیزه , هدف )
# ulterior purpose
# He had to have an ulterior motive
# She definitely had an ulterior motive in offering to help
پنهان، زیر جلدی hidden , concealed , underlying
چیزی وارای آنچه آشکارا گفته شده یا نمایان شده
ثانویه، دیگری
secondary، further

• ulterior reason/motive/purpose/ strategy

بپرس