utility room

/juːˈtɪlətiˈruːm//juːˈtɪlɪtiruːm/

(در خانه ها و ساختمان ها) اتاقی که دستگاه شوفاژ و ماشین رختشویی وغیره در آن قرار دارد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room used for storing various appliances and equipment, as for the upkeep of a home or business establishment.

جمله های نمونه

1. A separate utility room nearby houses all the noisy domestic appliances.
[ترجمه گوگل]یک اتاق ابزار مجزا در مجاورت همه لوازم خانگی پر سر و صدا را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]یک اتاق برق جداگانه در اطراف خانه ها، همه وسایل خانگی پر سر و صدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Are the kitchen and utility room large enough to take your washing machine, dryer, freezer, refrigerator, etc?
[ترجمه گوگل]آیا آشپزخانه و اتاق ابزار به اندازه کافی بزرگ هستند که ماشین لباسشویی، خشک کن، فریزر، یخچال و غیره شما را ببرند؟
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه و اتاق نشیمن آنقدر بزرگ هستند که ماشین لباس شویی، خشک کن، فریزر، یخچال و غیره را انتخاب کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I went through to the utility room, cool and dark after the noise and chaos of the kitchen.
[ترجمه گوگل]بعد از سروصدا و آشفتگی آشپزخانه، خنک و تاریک به سمت اتاق ابزار رفتم
[ترجمه ترگمان]به اتاق ابزار فروشی رفتم، خنک و تاریک، بعد از سرو صدا و آشفتگی آشپزخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The kitchen was like a big utility room with a huge sink, a stone floor, and a large wooden table.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه مانند یک اتاق ابزار بزرگ با یک سینک بزرگ، یک کف سنگی و یک میز چوبی بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه مانند اتاقی بزرگ بود با یک ظرف شویی بزرگ و یک میز سنگی و یک میز چوبی بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The empty room can be utilized for a utility room.
[ترجمه گوگل]اتاق خالی را می توان برای یک اتاق ابزار استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]اتاق خالی را می توان برای یک اتاق برنامه کاربردی به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every utility room is equipped with a drinking fountain, a spin dryer, washing lines, and cleaning utensils.
[ترجمه گوگل]هر اتاق ابزار مجهز به آبنما، خشک کن چرخشی، خطوط شستشو و ظروف نظافت است
[ترجمه ترگمان]هر اتاق صنعتی مجهز به یک فواره نوشیدنی، یک خشک کن اسپین، خطوط شستشو، و وسایل تمیز کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a utility room upstairs where mother does the laundry.
[ترجمه گوگل]یک اتاق ابزار در طبقه بالا وجود دارد که مادر در آن لباس‌ها را می‌شوید
[ترجمه ترگمان]اتاقی در طبقه بالا هست که در آن مادر رخت شویی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With a small grim smile of satisfaction, he went back to the utility room and looked at the power switches.
[ترجمه گوگل]با یک لبخند تلخ کوچک از رضایت، به اتاق برق برگشت و به کلیدهای برق نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با لبخندی حاکی از رضایت، به اتاق ابزار رفت و به کلیدهای برق نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the ground floor one bay would serve as an entrance and utility room, with a stair to the first floor.
[ترجمه گوگل]در طبقه همکف یک خلیج به عنوان ورودی و اتاق ابزار، با یک پله به طبقه اول خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]در طبقه همکف یک خلیج کوچک با پلکانی که به طبقه اول منتهی می شد خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He almost ran down the hall, through the kitchen and into the little utility room that had once been a scullery.
[ترجمه گوگل]تقریباً از راهرو دوید، از آشپزخانه گذشت و وارد اتاق کوچکی شد که روزگاری قایق‌خانه بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک بود از راهرو پایین برود، از آشپزخانه، از آشپزخانه، وارد اتاق کوچک کوچکی شد که زمانی یک ظرف scullery بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He glanced over, shading his eyes, and seemed to see me, looking through the window from the utility room.
[ترجمه گوگل]نگاهی به چشمانش انداخت و به نظر می‌رسید که من را می‌دید که از پنجره اتاق خدمات را نگاه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]نگاهی به اطراف انداخت، چشمانش را تنگ کرد و به نظر می رسید که مرا می بیند و از پنجره اتاق به بیرون نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After an hour, I took Wang Xiao to consume time utility room, indeed for expected, this merchandise see three woman eyes all kept.
[ترجمه گوگل]پس از یک ساعت، من وانگ شیائو را به مصرف اتاق ابزار زمان بردم، در واقع برای انتظار می رود، این کالا را ببینید سه چشم زن همه نگه داشته شده است
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ساعت، من وانگ Xiao را در اتاق برنامه زمانی مصرف کردم که انتظار آن را داشتم، این کالا سه چشم های زن را نگاه می کند که همه نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Limited cooking and food storage facilities are available in the utility room.
[ترجمه گوگل]امکانات محدود پخت و پز و نگهداری غذا در اتاق ابزار موجود است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات آشپزی محدود و تجهیزات ذخیره سازی مواد غذایی در اتاق کار موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It BE also the first many people cooperation of this utility room do out.
[ترجمه گوگل]همچنین اولین همکاری بسیاری از افراد این اتاق ابزار است
[ترجمه ترگمان]این اولین مشارکت مردمی است که در این سالن عمومی هم کاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] اتاق تجهیزات و انبار .

انگلیسی به انگلیسی

• storage room, maintenance room, room with laundering or upkeep facilities

پیشنهاد کاربران

اتاق شستشو
A where you do the washing , ironing , etc
توی کتاب آکسفورد مهارت کلمات گفته شده که
مکانی که در آن لباس ها تون رو شست و شو میکنید و اتو میکنید و. . .
ولی میشه برای راحت تر شدن کار بگیم اتاق رخت شور خانه
اتاقی که دستگاه شوفاژ برای موتورخانه و ماشین رختشویی برای شستشو در آن قرار دارد
رختشویخانه
اتاق شست و شو
اتاقی که شما در آن چیزی میشورید و یا لباس هایتان را اُتو می کشید
اتاق خدماتی

بپرس