urine

/ˈjɜːrən//ˈjʊərɪn/

معنی: شاش، ادرار، بول، پیشاب، زهر اب
معانی دیگر: گمیز، چکمیزک، چامین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a waste substance secreted by the kidneys and excreted as a yellowish fluid by mammals or as a semisolid by reptiles and birds.
مشابه: waste

جمله های نمونه

1. urine specimen
نمونه ی ادرار

2. retention of urine
شاش بند،بازدارش پیشاب

3. the kidneys secrete urine
کلیه ها ادرار ترشح می کنند.

4. All the athletes had to provide a urine sample.
[ترجمه گوگل]همه ورزشکاران باید نمونه ادرار تهیه می کردند
[ترجمه ترگمان]همه ورزش کاران باید نمونه ادرار را تهیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I gagged on the stench of stale urine.
[ترجمه به تو چه] بوی گند جیش را احساس کردم
|
[ترجمه گوگل]از بوی تعفن ادرار کهنه شده بند کشیدم
[ترجمه ترگمان]بوی گند ادرار کهنه را حس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The little boy couldn't contain his urine any longer.
[ترجمه گوگل]پسر کوچک دیگر نمی توانست ادرار خود را نگه دارد
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک دیگر نمی توانست ادرار خود را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The urine tests were negative for protein.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار برای پروتئین منفی بود
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار برای پروتئین منفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The urine test showed some sort of infection.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار نوعی عفونت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار، یه جور عفونت رو نشون می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They took blood and urine specimens for analysis.
[ترجمه گوگل]آنها نمونه های خون و ادرار را برای تجزیه و تحلیل گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمونه های خون و ادرار را برای آنالیز به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He passed blood in his urine again yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز دوباره در ادرارش خون جاری شد
[ترجمه ترگمان]دیروز دوباره توی ادرارش خون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He said he leaked urine when he coughed.
[ترجمه گوگل]او گفت که هنگام سرفه ادرارش نشت کرده است
[ترجمه ترگمان]اون گفت که وقتی سرفه کرد ادرار رو لو داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A 24-hour urine specimen should be collected to determine creatinine clearance, and protein and uric acid excretion.
[ترجمه گوگل]یک نمونه ادرار 24 ساعته باید برای تعیین کلیرانس کراتینین و دفع پروتئین و اسید اوریک جمع آوری شود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه آزمایش ۲۴ ساعته باید برای مشخص کردن پاک سازی creatinine، و ترشح اسید و دفع اسید uric جمع آوری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His urine tests show glycosuria which over the months abates.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار او گلیکوزوری را نشان می دهد که با گذشت ماه ها کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار نشون میده که بیشتر از چند ماه گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The test results were in and only his urine got a passing grade.
[ترجمه گوگل]جواب آزمایش مشخص شد و فقط ادرارش نمره قبولی گرفت
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش توش بود و فقط ادرارش نمره ۲۰ گرفته بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was walking in a sea of urine and faeces.
[ترجمه گوگل]او در دریایی از ادرار و مدفوع راه می رفت
[ترجمه ترگمان]او در دریایی از ادرار و faeces راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاش (اسم)
piss, urine

ادرار (اسم)
urine

بول (اسم)
urine

پیشاب (اسم)
water, urine

زهر اب (اسم)
urine

انگلیسی به انگلیسی

• yellowish liquid waste secreted by the kidneys through the urethra, pee
urine is the liquid that you get rid of from your body when you go to the toilet.

پیشنهاد کاربران

بپرس