typo

/ˈtaɪpoʊ//ˈtaɪpəʊ/

(عامیانه) اشتباه چاپی یا ماشینی، پیشوند:، حرف چاپی، وات -

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: typos
• : تعریف: (informal) an error in typing or printing; typographical error.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: type.

- typology
[ترجمه گوگل] گونه شناسی
[ترجمه ترگمان] گونه شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- typographical
[ترجمه گوگل] تایپی
[ترجمه ترگمان] چاپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. No, it's not a typo, but a broccoli and asparagus hybrid.
[ترجمه گوگل]نه، اشتباه تایپی نیست، بلکه ترکیبی از کلم بروکلی و مارچوبه است
[ترجمه ترگمان]نه، این یه اشتباه تایپی نیست ولی بروکلی و مارچوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The article was badly written and full of typos.
[ترجمه گوگل]مقاله بد نوشته شده بود و پر از غلط املایی بود
[ترجمه ترگمان]این مقاله به شدت نوشته شده و اشتباه ات تایپی زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do not worry about typos or spelling.
[ترجمه گوگل]نگران غلط املایی یا املایی نباشید
[ترجمه ترگمان]درباره اشتباه ات تایپی یا هجی کردن نگران نباشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I see a couple of typos.
[ترجمه بنیامین رئوف] من چند غلط املایی می بینم
|
[ترجمه Ali] من دو غلط املایی ( اشتباه تایپ ) میبینم
|
[ترجمه گوگل]من یکی دو تا غلط املایی میبینم
[ترجمه ترگمان] من یه زوج \"typos\" رو می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This report is full of typos.
[ترجمه گوگل]این گزارش پر از اشتباهات املایی است
[ترجمه ترگمان]این گزارش پر از اشتباه ات تایپی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fixed a typo on the Masteries page in the Summoner Profile.
[ترجمه گوگل]یک اشتباه تایپی در صفحه Masteries در نمایه Summoner رفع شد
[ترجمه ترگمان]یک typo را روی صفحه Masteries در مجموعه تنظیمات summoner ثابت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mack: Actually, thats a typo . I drew over in Desert Storm.
[ترجمه گوگل]مک: در واقع، این یک اشتباه تایپی است من در طوفان صحرا نقاشی کشیدم
[ترجمه ترگمان]در واقع، این یه اشتباه تایپی است من با طوفان صحرا کنار اومدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No that is not a typo or a misspelling.
[ترجمه گوگل]نه اشتباه تایپی یا غلط املایی نیست
[ترجمه ترگمان]نه این یه اشتباه typo یا غلط نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How could I miss that typo?
[ترجمه بنیامین رئوف] چطور اون غلط املایی رو ندیدم؟
|
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم آن اشتباه تایپی را از دست بدهم؟
[ترجمه ترگمان]چطور دلم براش تنگ شده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fixed a typo in the net register email screen.
[ترجمه گوگل]یک اشتباه تایپی در صفحه ایمیل ثبت نام خالص رفع شد
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن یک typo در صفحه ثبت نام خالص پست الکترونیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fixed typo in Hannibal civilopedia entry.
[ترجمه گوگل]رفع اشتباه تایپی در مدخل مدنی شناسی هانیبال
[ترجمه ترگمان]typo ثابت در ورود آنی بال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Addresses items on the Issue Log and Typo Lists.
[ترجمه گوگل]موارد موجود در فهرست مشکلات و تایپی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]پرداختن به موارد ثبت مساله و فهرست های typo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The boss reminds me not to make any typo.
[ترجمه گوگل]رئیس به من یادآوری می کند که اشتباه تایپی نکنم
[ترجمه ترگمان]رئیس به من یادآوری می کنه که هیچ اشتباهی نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fixed a typo in the Battle . net register email screen.
[ترجمه گوگل]یک اشتباه تایپی در نبرد رفع شد صفحه ایمیل ثبت نام خالص
[ترجمه ترگمان]Fixed در جنگ صفحه email ثبت نام خالص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• printing error, typing error

پیشنهاد کاربران

It seems like there's a small typo in your sentence.
به نظر می رسد اشتباه کوچک تایپی در جمله شما وجود داره . 🤔
غلط املایی
اشتباه نگارشی
غلط تایپی
خطاهای نگارشی
a small mistake in a text made when it was typed or printed/ an error ( as of spelling ) in typed or typeset material
یک اشتباه کوچک در متنی که هنگام تایپ یا چاپ آن رخ می دهد.
غلط املائی، غلط تایپی
The text was full of typos.
Synonyms
erratum/ formal
misprint
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/typo
اشتباه نوشتاری، اشتباه چاپی
خلاصده شده typography

بپرس