1. i twisted my ankle
مچ پایم رگ به رگ شد.
2. i twisted the flag around its staff
پرچم را دور چوب آن پیچیدم.
3. the twisted mind of a criminal
فکر منحرف یک آدم تبهکار
4. a pig's twisted tail
دم پیچ خورده ی خوک
5. the snake twisted itself around the branch
مار خودش را دور شاخه پیچید.
6. several yarns are twisted together to make a cord
برای ساختن ریسمان چندین نخ بهم تابیده می شود.
7. a tree which was twisted by the rack of storms
درختی که شدت توفان آن را در هم پیچانده بود.
8. those phrases that can be twisted to mean whatever governments want
آن عباراتی که می توان آنها را طوری پیچاند که معنی دلخواه دولت ها را برسانند
9. The boy twisted the top off the bottle.
[ترجمه قنبرک] پسر درب بطری را پیچاند|
[ترجمه گوگل]پسر سر بطری را پیچاند[ترجمه ترگمان]پسرک روی بطری خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She twisted her hair into a tight knot.
[ترجمه گوگل]موهایش را به صورت یک گره محکم پیچاند
[ترجمه ترگمان]موهایش را گره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موهایش را گره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The patient twisted about in pain.
[ترجمه نیما چوبین] بیمار از درد به خود می پیچید|
[ترجمه گوگل]بیمار از درد پیچ خورد[ترجمه ترگمان]بیمار در حال درد و رنج پیچ وتاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She twisted many threads to make this rope.
[ترجمه گوگل]او برای ساختن این طناب نخ های زیادی را پیچانده است
[ترجمه ترگمان]او نخ های زیادی را تاب می داد تا این طناب را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نخ های زیادی را تاب می داد تا این طناب را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Her hair was twisted into a knot on top of her head.
[ترجمه گوگل]موهایش به صورت گره در بالای سرش پیچ خورده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش در بالای سرش گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موهایش در بالای سرش گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I twisted the bandage round her knee.
[ترجمه گوگل]باند را دور زانویش پیچاندم
[ترجمه ترگمان]بانداژ را دور زانوی او حلقه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بانداژ را دور زانوی او حلقه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He twisted his head slightly, and looked up at her.
[ترجمه گوگل]سرش را کمی چرخاند و به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سرش را کمی چرخاند و به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرش را کمی چرخاند و به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I was moving some furniture and I twisted my ankle in the process .
[ترجمه گوگل]در حال جابجایی اثاثیه بودم و در این کار مچ پایم را پیچاندم
[ترجمه ترگمان]من داشتم یه سری وسایل رو جابجا می کردم و قوزک پام پیچ خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من داشتم یه سری وسایل رو جابجا می کردم و قوزک پام پیچ خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید