فعل گذرا ( transitive verb )حالات: tweaks, tweaking, tweaked
• (1)تعریف: to pull, pinch, or pluck with a sudden, often sharp, twisting movement.
- Teasingly, she tweaked his nose.
[ترجمه گوگل] با تمسخر، بینی او را اصلاح کرد [ترجمه ترگمان] بینی اش را تنگ کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to make a small adjustment or adjustments to; fine-tune.
- They tweaked their algorithm so that searching is now more efficient.
[ترجمه گوگل] آنها الگوریتم خود را بهینه کردند تا اکنون جستجو کارآمدتر باشد [ترجمه ترگمان] آن ها الگوریتم خود را تغییر دادند، به طوری که جستجو در حال حاضر کارآمدتر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• (1)تعریف: a sudden twisting pinch or jerk. • مشابه: pluck
[ترجمه گوگل] ما فرمول را تغییر دادیم [ترجمه ترگمان] ما فرمول را کمی بهتر کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Maybe you should tweak a few sentences before you send in the report.
[ترجمه زباری] بهتر است که قبل از ارسال گزارش، چند جمله را ویرایش کنی.
|
[ترجمه گوگل]شاید بهتر باشد قبل از ارسال گزارش، چند جمله را تغییر دهید [ترجمه ترگمان]شاید بهتر باشه قبل از ارسال گزارش چند تا حرف بزنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She gave his ear a tweak.
[ترجمه گوگل]او گوش او را یک نیشگون گرفتن و کشیدن [ترجمه ترگمان]گوشش را تیز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I think you'll have to tweak these figures a little before you show them to the boss.
[ترجمه زباری] به نظر من این ارقام را قبل از ارائه به رئیس، باید مقداری تعدیل کنی.
|
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم قبل از اینکه آنها را به رئیس نشان دهید باید کمی این ارقام را تغییر دهید [ترجمه ترگمان]فکر می کنم باید قبل از اینکه آن ها را به رئیس نشان بدهی این ارقام را کمی اذیت کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He gave the boy's ear a painful tweak.
[ترجمه گوگل]او گوش پسر را یک حرکت دردناک کرد [ترجمه ترگمان]او گوش پسر را به درد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You just need to tweak the last paragraph and then it's done.
[ترجمه گوگل]شما فقط باید پاراگراف آخر را تغییر دهید و سپس تمام می شود [ترجمه ترگمان]تو فقط باید آخرین پاراگراف رو انجام بدی و بعد تموم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then you have to tweak, evaluate, and see what works.
[ترجمه گوگل]سپس باید دستکاری کنید، ارزیابی کنید و ببینید چه کار می کند [ترجمه ترگمان]سپس شما مجبورید با تمرین، ارزیابی، و مشاهده آنچه که کارساز است، استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Perhaps you should tweak that line or paragraph that throws the structure off.
[ترجمه زباری] باید جملات یا پاراگرافی را که ساختار را به هم ریخته است، سازگار کنی
|
[ترجمه گوگل]شاید باید آن خط یا پاراگراف را تغییر دهید که ساختار را از بین می برد [ترجمه ترگمان]شاید شما باید آن خط یا بند را که ساختار را از هم جدا می کند، tweak [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You might want to tweak the port speed up a notch, just to see if things run a little faster.
[ترجمه زباری] این امکان را دارید که با تعدیل سرعت بخشی امور در بندر، مشاهده کنید که اوضاع چقدر سریع تر پیش خواهد رفت.
|
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید سرعت پورت را یک بریدگی افزایش دهید تا ببینید آیا کارها کمی سریعتر کار می کنند یا خیر [ترجمه ترگمان]شاید بخوای سرعت بندر رو به سرعت بالا ببری، فقط واسه اینکه ببینی اوضاع یکم تندتر پیش میره یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And don't expect to be able to tweak the suspension for better handling.
[ترجمه زباری] توقع نداشته باش که قادر به تعدیل سیستم فنربندی برای کنترل بهتر آن باشد.
|
[ترجمه گوگل]و انتظار نداشته باشید که بتوانید سیستم تعلیق را برای هندلینگ بهتر تغییر دهید [ترجمه ترگمان]و انتظار نداشته باشید که قادر به بهتر کردن تعلیق برای کنترل بهتر باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His avowed purpose was to tweak the noses of the respectable scientific establishment.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی او این بود که به نهادهای معتبر علمی دست بزند [ترجمه ترگمان]هدف اصلی اش این بود که دماغ این موسسه آبرومند و محترم را به هم بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For example, you might tweak HTML to support a form of conditional processing, but in so doing make it difficult to generate a customized presentation.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ممکن است HTML را برای پشتیبانی از نوعی پردازش شرطی تغییر دهید، اما با انجام این کار، ایجاد یک ارائه سفارشی شده را دشوار کنید [ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، شما ممکن است HTML را برای پشتیبانی از شکلی از پردازش مشروط دوست داشته باشید، اما در این کار تولید یک ارائه سفارشی را دشوار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What tweak does old people fracture have?
[ترجمه گوگل]شکستگی افراد مسن چه ترفندی دارد؟ [ترجمه ترگمان]چی؟ این شکستگی قدیمی مردم چی دارن؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You can tweak away for hours, while one part of your brain is pumping out the isn't-this-fun endorphins, and another is rationalizing that you're doing something useful.
[ترجمه گوگل]میتوانید ساعتها دست از کار بکشید، در حالی که بخشی از مغزتان در حال پمپاژ اندورفینهای جالب نیست، و قسمتی دیگر منطقی میداند که دارید کار مفیدی انجام میدهید [ترجمه ترگمان]شما می توانید ساعت ها ورزش کنید، در حالی که یک بخش از مغز شما، اندورفین را بیرون می زند و فرد دیگری توجیه می کند که کار مفیدی انجام می دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. From there, you can tweak the settings, update the virtual drive image paths, choose whether to create synthetic or legacy network adapters, and more.
[ترجمه گوگل]از آنجا، میتوانید تنظیمات را تغییر دهید، مسیرهای تصویر درایو مجازی را بهروزرسانی کنید، انتخاب کنید آداپتورهای شبکه مصنوعی یا قدیمی ایجاد کنید و موارد دیگر [ترجمه ترگمان]از آنجا، شما می توانید تنظیمات را tweak، مسیرهای تصویر رانندگی مجازی را به روز رسانی کنید، انتخاب کنید که adapters شبکه ترکیبی یا میراثی را ایجاد کنید، و بیشتر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[کامپیوتر] بالا بردن، تنظیم عالی و میزان نمودن یک قطعه تجهیزات
انگلیسی به انگلیسی
• act of pinching or pulling with a jerk; sharp pluck; action of administering fine adjustments (to a mechanism, etc.); teasing joke, teasing action pinch or pull with a jerk; pluck sharply; administer fine adjustments (to a mechanism, etc.); tease if you tweak something, you hold it between your finger and thumb and twist it or pull it. verb here but can also be used as a count noun. e.g. i'll just give the veil a tweak. that's better.
پیشنهاد کاربران
تنظیم After the cycle is completely finished and test - driven, you will want to tweak the controller پس از اتمام کامل موتورسیکلت و تست حرکت، باید کنترلر را تنظیم کنید.
دستی به سر و روی چیزی کشیدن
1 - to change slightly, esp. in order to make something more effective or correct/ to change something slightly, especially in order to make it more correct, effective, or suitable کمی تغییر دادن چیزی، به ویژه به منظور مؤثرتر ، مناسب تر یا درست کردن آن، تغییر دادن در جهت اصلاح چیزی، اصلاح کردن ... [مشاهده متن کامل]
The software is pretty much there - it just needs a little tweaking. You just need to tweak the last paragraph and then it's done. Writers and producers kept tweaking the script even as the movie was being shot. The contract needs a little tweaking but it's almost there. 2 - to pull and twist something with a small sudden movement کشیدن و پیچاندن چیزی با یک حرکت ناگهانی کوچک Standing in front of the mirror she tweaked a strand of hair into place.
( در یک مکانیسم یا سیستم ) ایجاد اصلاحات با انجام تنظیمات دقیق مثال: "engineers tweak the car's operating systems during the race" "مهندسان در طول مسابقه سیستم های عامل ماشین را تغییر می دهند"
ناخونک زدن، دستکاری کردن
تنظیمات پیشرفته
Make a small change to the way something works
دستکاری کردن ، دست بردن در چیزی ( به منظور اصلاح یا تغییر )
To tweak something یه تغییر کوچولو برای بهتر کردن چیزی
[الکترونیک] ریزتنظیم، تنظیم دقیق، تنظیم ظریف، کنایه از گرفتن پیچ تنظیم با دو انگشت ( مانند وضعیت نیش گون گرفتن ) و چرخاندن ظریف آن برای تنظیم مدار رادیویی یا سیستم فیدبک.