1. Patriotism can turn into jingoism and intolerance very quickly.
[ترجمه Sana] به نظر من یعنی میتواند تبدیل به چیزی شود😂😂|
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] وطن پرستی میتواند به سرعت تبدیل به وطن پرستی افراطی و تعصب گردد.|
[ترجمه گوگل]میهن پرستی می تواند خیلی سریع به جنگویسم و عدم تحمل تبدیل شود[ترجمه ترگمان]Patriotism می توانند به سرعت تبدیل به jingoism و تعصب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I saw him turn into the library.
[ترجمه علی] من اونو دیدم که به کتابخانه برگشت|
[ترجمه امین] او را دیدم که به کتابخانه وارد شد.|
[ترجمه گوگل]دیدم که به سمت کتابخانه برگشت[ترجمه ترگمان]دیدم که به کتابخانه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I want that my love to you will turn into bright sunlight so thatto warm your heart.
[ترجمه گوگل]من می خواهم عشق من به شما تبدیل به نور درخشان خورشید شود تا قلب شما را گرم کند
[ترجمه ترگمان]من می خواهم که عشق من به شما به نور خورشید روشن تبدیل شود و قلب شما را گرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می خواهم که عشق من به شما به نور خورشید روشن تبدیل شود و قلب شما را گرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Turn into Hope Street and our house is right at the end.
[ترجمه امین] به خیابان امید بازگردید و خانه ما درست در انتهای آن قرار دارد|
[ترجمه گوگل]به خیابان امید بپیچید و خانه ما درست در انتهای آن است[ترجمه ترگمان]برگرد به خیابان \"هوپ\" و خونه - مون درست سر جاشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A film that does not turn into treacle.
[ترجمه Sana] فیلمی که تبدیل به خزانه نمیشود|
[ترجمه گوگل]فیلمی که تبدیل به کاسه نمی شود[ترجمه ترگمان]فیلمی که به شیره قند تبدیل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Towards the north the woods turn into pine forests.
[ترجمه گوگل]به سمت شمال، جنگل ها به جنگل های کاج تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]به سمت شمال جنگل به جنگل های کاج تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سمت شمال جنگل به جنگل های کاج تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I always turn into a gibbering wreck at interviews.
[ترجمه گوگل]من همیشه در مصاحبه ها تبدیل به یک خرابه ژولیده می شوم
[ترجمه ترگمان]من همیشه توی مصاحبه هام با یه تصادف احمقانه تبدیل میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه توی مصاحبه هام با یه تصادف احمقانه تبدیل میشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Make a left / right turn into West street.
[ترجمه گوگل]یک پیچ به چپ / راست به خیابان غربی بزنید
[ترجمه ترگمان]از چپ \/ راست به سمت غرب بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از چپ \/ راست به سمت غرب بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We think he'll turn into a top-class player.
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که او به یک بازیکن درجه یک تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم اون تبدیل به یه بازیکن برجسته درجه یک می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم اون تبدیل به یه بازیکن برجسته درجه یک می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The fighting is threatening to turn into full-scale war.
[ترجمه گوگل]این جنگ در حال تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار است
[ترجمه ترگمان]این درگیری تهدید به تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این درگیری تهدید به تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's too late for me - I turn into a pumpkin at eleven o'clock.
[ترجمه گوگل]برای من خیلی دیر شده است - ساعت یازده تبدیل به کدو تنبل می شوم
[ترجمه ترگمان]برای من خیلی دیر است - من ساعت یازده به یک کدوتنبل تبدیل می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای من خیلی دیر است - من ساعت یازده به یک کدوتنبل تبدیل می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It could well turn into some kind of a media circus.
[ترجمه گوگل]می تواند به نوعی به یک سیرک رسانه ای تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]این می تواند به خوبی به نوعی از یک سیرک رسانه ای تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این می تواند به خوبی به نوعی از یک سیرک رسانه ای تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Take a left turn into Brown's Close.
[ترجمه گوگل]به سمت چپ به سمت Brown's Close بروید
[ترجمه ترگمان]به چپ و راست بپیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به چپ و راست بپیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We were just about to turn into the farmyard when our eyes fell on something that hadn't been there this morning.
[ترجمه گوگل]تازه می خواستیم به حیاط مزرعه بپیچیم که چشممان به چیزی افتاد که امروز صبح آنجا نبوده است
[ترجمه ترگمان]داشتیم می رفتیم حیاط، وقتی چشم هامون به چیزی افتاد که امروز صبح اونجا نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داشتیم می رفتیم حیاط، وقتی چشم هامون به چیزی افتاد که امروز صبح اونجا نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید