turbulently

جمله های نمونه

1. Under turbulently changing environments can enterprise survive through dynamic reconfiguration.
[ترجمه گوگل]در محیط‌های متلاطم در حال تغییر می‌توانند از طریق پیکربندی مجدد پویا به حیات خود ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]در محیط های متغیر در حال تغییر می تواند از طریق ترکیب بندی مجدد پویا جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Only the muddy water at Wrightwood flowed turbulently.
[ترجمه گوگل]فقط آب گل آلود رایت وود به طور متلاطم جریان داشت
[ترجمه ترگمان]فقط آب گل آلود at در Wrightwood جاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The river rolls turbulently boiling.
[ترجمه گوگل]رودخانه متلاطم می جوشد
[ترجمه ترگمان]اب در حال جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Few clumsy cabins scattered in the field, strangely in harmony with the turbulently flowing sky.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از کابین های دست و پا چلفتی که در میدان پراکنده شده اند، به طرز عجیبی با آسمان متلاطم جاری هماهنگی دارند
[ترجمه ترگمان]چند کلبه ناشیانه که در دشت پراکنده بودند، به طرز عجیبی در هماهنگی با آسمان جاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Time at that moment, and stirred up emotional waves into both's eyes turbulently.
[ترجمه گوگل]زمان در آن لحظه، و امواج عاطفی را در چشمان هر دو متلاطم برانگیخت
[ترجمه ترگمان]زمان در آن لحظه و امواج احساسی را به چشمان هر دو چشم دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a turbulent manner; like a maelstrom, tumultuously; in a disturbed or agitated manner; violently, wildly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : turbulence
✅️ صفت ( adjective ) : turbulent
✅️ قید ( adverb ) : turbulently
1. Only the muddy water at Wrightwood flowed turbulently.
فقط آب گل آلود موجود در رایت وود با جوش و خروش جریان داشت.
2. Johnny can see the light at the end of the tunnel, as he dances around the fire and refuses any tribal talk about why it is turbulently raging.
...
[مشاهده متن کامل]

جانی می تواند چراغ را در انتهای تونل ببیند ، در حالی که دور آتش می رقصد و از هرگونه صحبت قبیله ای در مورد اینکه چرا به طور آشفته است ، خودداری می کند.
3. Every time metal is transferred turbulently, approximately half a percent of it is lost.
هر بار که فلز به صورت متلاطم منتقل می شود ، تقریباً نیم درصد آن از بین می رود.
Turbulently= با جوش و خروش، به طور آشفته، به صورت متلاطم

با جوش و خروش
با هرج و مرج

بپرس