true to life


اصیل، زندگی مانند، واقعی، مثل نمونه ی اصیل آن، کاملا راستین، کاملا طبیعی

جمله های نمونه

1. You have to admit that these sketches are true to life.
[ترجمه زینب سرآمد] شما مجبورید بپذیرید که این طرحها کاملا طبیعی هستند.
|
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کنید که این طرح ها به زندگی واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]باید تصدیق کنید که این طرح ها برای زندگی واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't think the characters are very true to life.
[ترجمه گوگل]فکر نمی‌کنم شخصیت‌ها خیلی به زندگی صادق باشند
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که این شخصیت ها در زندگی واقعی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Besides the acting being true to life, the singing was splendid.
[ترجمه گوگل]علاوه بر واقعی بودن بازیگری، آواز خواندن بسیار عالی بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این که رفتار کردن با زندگی واقعی بود، آواز عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This story is true to life.
[ترجمه گوگل]این داستان در زندگی صادق است
[ترجمه ترگمان]این داستان برای زندگی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Male speaker It's so true to life, just like it was, I think it's tremendous.
[ترجمه گوگل]سخنران مرد این بسیار صادق است به زندگی، درست مثل آن، من فکر می کنم فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]speaker مردانه این قدر واقعی است، درست مثل این، من فکر می کنم این فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The film gives us a true to life picture of 1920s Chicago.
[ترجمه گوگل]این فیلم تصویری واقعی از شیکاگوی دهه 1920 را به ما می دهد
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان زندگی در شیکاگو ۱۹۲۰ را به ما نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is relatively true to life.
[ترجمه گوگل]به زندگی نسبتاً صادق است
[ترجمه ترگمان]این برای زندگی نسبتا درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Daylight reveals pure new wool in its true to life colours.
[ترجمه گوگل]نور روز پشم خالص جدید را در رنگ‌های واقعی خود نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]نور روز، پشم تازه خالص را در رنگ حقیقی خود به رنگ زندگی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sphinx, again, is largely true to life.
[ترجمه گوگل]ابوالهول، دوباره، تا حد زیادی به زندگی صادق است
[ترجمه ترگمان]و دوباره، مجسمه ابوالهول، تا حد زیادی برای زندگی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a great story, but not always true to life.
[ترجمه گوگل]این یک داستان عالی است، اما همیشه در زندگی صادق نیست
[ترجمه ترگمان]داستان بزرگی است، اما همیشه درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. True to life? Who is the girl in the portrait after all?
[ترجمه گوگل]درست به زندگی؟ بالاخره دختر پرتره کیست؟
[ترجمه ترگمان]درس ته؟ پس از همه این ها، آن دختر کیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This painting is really true to life.
[ترجمه گوگل]این نقاشی واقعاً واقعی است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی واقعا برای زندگی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The picture is true to life.
[ترجمه گوگل]تصویر واقعی است
[ترجمه ترگمان]تصویر برای زندگی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I shall certainly to make my portraits true to life as possible.
[ترجمه گوگل]من مطمئناً باید پرتره هایم را تا حد امکان واقعی کنم
[ترجمه ترگمان]قطعا من پرتره های خود را تا آنجا که ممکن است برای زندگی درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A. That movie was so true to life.
[ترجمه گوگل]الف آن فیلم بسیار واقعی بود
[ترجمه ترگمان]پاسخ: این فیلم به قدری در زندگی واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loyal to life, genuine

پیشنهاد کاربران

( مطابق، موافق ) با ( واقعیت، حقیقت ) ( روزگار ) ، مثل ( واقعیت، حقیقت )
( یک صفت است که به شکل true to life نیز نوشته می شود و درباره کتاب یا فیلمنامه بکار می رود و به معنی )
واقعگرایانه - طبیعی
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
a book, play, description etc that is true to life seems very real and natural SYN realistic
...
[مشاهده متن کامل]

معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
realistic and natural
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
if a story, film, book etc is true to life, it is similar to what really happens in people’s lives
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
showing things and people as they really are, or seeming to be real
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Oxford :
Accurately representing real events or objects.

بپرس