اسم ( noun )
مشتقات: tremorous (adj.)
مشتقات: tremorous (adj.)
• (1) تعریف: an involuntary shaking or quivering; fit of trembling.
• مترادف: shake
• مشابه: quaver, quiver, shiver, shudder, twitch
• مترادف: shake
• مشابه: quaver, quiver, shiver, shudder, twitch
- He experiences tremors in his arms and hands.
[ترجمه گوگل] در بازوها و دستان خود لرزش را تجربه می کند
[ترجمه ترگمان] او لرزش دست ها و دست هایش را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او لرزش دست ها و دست هایش را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The shocking news sent tremors through her.
[ترجمه نادر] اخبار تکان دهنده وی را به لرزه درآورد.|
[ترجمه گوگل] این خبر تکان دهنده باعث ایجاد لرزش در او شد[ترجمه ترگمان] خبر تکان دهنده ای از او به لرزه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a mild seismic disturbance; vibration.
• مشابه: aftershock, disturbance, earthquake, quake, temblor, trepidation, vibration
• مشابه: aftershock, disturbance, earthquake, quake, temblor, trepidation, vibration
- The tremors from the earthquake were felt for miles.
[ترجمه گوگل] لرزش این زمین لرزه تا کیلومترها احساس شد
[ترجمه ترگمان] لرزه ها در زلزله تا چند مایلی احساس شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] لرزه ها در زلزله تا چند مایلی احساس شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: an unsteady or quavering effect, as of light or sound.
• مترادف: flicker, quaver, waver
• مشابه: flutter, palpitation, sputter, trill, wobble
• مترادف: flicker, quaver, waver
• مشابه: flutter, palpitation, sputter, trill, wobble
- We could see tremors of light across the surface of the lake.
[ترجمه گوگل] ما می توانستیم لرزش نور را در سراسر سطح دریاچه ببینیم
[ترجمه ترگمان] ما می توانیم لرزش های نور را در سطح دریاچه ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما می توانیم لرزش های نور را در سطح دریاچه ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: a sensation or state of anxiety or agitation.
• مشابه: agitation, apprehension
• مشابه: agitation, apprehension
- She felt a tremor as she opened the telegram.
[ترجمه حسین ربیعی(مترجم)] به محض باز کردن تلگرام، احساس آشفتگی کرد.|
[ترجمه گوگل] وقتی تلگرام را باز کرد احساس لرزش کرد[ترجمه ترگمان] وقتی تلگرام را باز کرد لرزشی احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید