1. When the mystic returns from his transcendent journey, he puts his emotions into the bare code of human words.
[ترجمه گوگل]وقتی عارف از سفر متعالی خود باز می گردد، عواطف خود را در قالب کلمات انسانی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]وقتی که mystic از سفر his بر می گردد، احساساتش را تبدیل به کد ورود کلمات انسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Zeus is both like the world and transcendent to it.
[ترجمه گوگل]زئوس هم مانند جهان است و هم نسبت به آن متعالی
[ترجمه ترگمان]زئوس هر دو مانند جهان است و به آن فرا می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The whole of the transcendent is virgin land whereas the mundane is filled with the debris of a lifetime.
[ترجمه گوگل]کل امر متعالی سرزمینی بکر است، در حالی که امور دنیوی پر از زباله های یک عمر است
[ترجمه ترگمان]تمام of زمین بکر است در حالی که دنیوی پر از بقایای یک عمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Entering the transcendent and feeling the beautiful ideas of creativity is to escape from the sad feelings of the child.
[ترجمه گوگل]ورود به امر متعالی و احساس ایده های زیبای خلاقیت برای فرار از احساسات غم انگیز کودک است
[ترجمه ترگمان]ورود به متعالی و احساس کردن ایده های زیبا از خلاقیت، رهایی از احساسات غم انگیز کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Communities need absolutes, ideals of truths, transcendent sources of authority which are unchanged and unchangeable.
[ترجمه گوگل]جوامع به مطلق ها، آرمان های حقایق، منابع متعالی اقتدار نیاز دارند که تغییر ناپذیر و تغییرناپذیر است
[ترجمه ترگمان]جوامع به absolutes، آرمان های حقایق، منابع متعالی قدرت نیاز دارند که بدون تغییر و تغییر ناپذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The beauty of the flower is transcendent, and it has been a part of man's heritage since the beginning.
[ترجمه گوگل]زیبایی گل ماورایی است و از ابتدا جزئی از میراث بشر بوده است
[ترجمه ترگمان]زیبایی این گل متعالی است و از ابتدا بخشی از میراث بشر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the calm of the transcendent will nevertheless influence but not interfere with our lives.
[ترجمه گوگل]اما آرامش ماورایی با این وجود بر زندگی ما تأثیر می گذارد اما در آن دخالت نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما آرامش متعالی با این وجود نفوذ خواهد کرد اما با زندگی ما تداخل نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Part of the meditation in the transcendent should be with the aim of increasing the zest for life.
[ترجمه گوگل]بخشی از مراقبه در امر متعالی باید با هدف افزایش میل به زندگی باشد
[ترجمه ترگمان]بخشی از مراقبه در متعالی باید با هدف افزایش اشتیاق زندگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Purim, a festival that delivers the transcendent message that good will always conquer evil.
[ترجمه گوگل]پوریم، جشنواره ای که این پیام متعالی را ارائه می دهد که خیر همیشه بر شر غلبه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Purim، یک فستیوال که پیام متعالی را ارایه می دهد که خوب همیشه بر شیطان غلبه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Olympics are a transcendent event.
11. Ecstasy is the door into the transcendent world and the mystical ideas that send men into ecstasy are tickets for the journey.
[ترجمه گوگل]خلسه دریچه ای به سوی جهان متعالی است و اندیشه های عرفانی که انسان ها را به وجد می فرستد بلیط سفر است
[ترجمه ترگمان]سرمستی در دنیای متعالی و ایده های عرفانی که افراد را به وجد می فرستد، بلیط سفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He describes seeing Stanley Matthews play football as one of the transcendent moments of his life.
[ترجمه گوگل]او دیدن فوتبال استنلی متیوز را به عنوان یکی از لحظات متعالی زندگی خود توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]او دیدن بازی فوتبال استنلی متیوز را به عنوان یکی از لحظات متعالی زندگی اش توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A pathetic attempt to use proto-scientific methods to ascertain and then apprehend the transcendent.
[ترجمه گوگل]تلاشی رقتانگیز برای استفاده از روشهای پیشعلمی برای تعیین و سپس درک امر متعالی
[ترجمه ترگمان]تلاش رقت انگیز برای استفاده از روش های اولیه علمی برای تعیین و سپس درک آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To draw and write on skin provides its own metaphor of the corporeal and the transcendent.
[ترجمه گوگل]کشیدن و نوشتن بر روی پوست استعاره خود را از امر جسمانی و متعالی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]کشیدن و نوشتن بر روی پوست استعاره خاص خود از جنس و متعالی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید