trachea

/ˈtreɪkiə//trəˈkiːə/

معنی: نای، قصبه الریه
معانی دیگر: (کالبد شناسی) نای، خرخره، تراشه، اوند کامل، و تش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tracheae, tracheas
مشتقات: tracheal (adj.)
(1) تعریف: the tube in air-breathing animals that carries air to the lungs; windpipe.

(2) تعریف: a similar conductive tube or vessel in an insect or plant.

جمله های نمونه

1. Copulation occurs around day seven in the trachea or bronchi after which the female grows rapidly.
[ترجمه گوگل]جفت گیری در حدود روز هفتم در نای یا برونش اتفاق می افتد و پس از آن ماده به سرعت رشد می کند
[ترجمه ترگمان]Copulation در حدود ۷ روز در نای یا bronchi رخ می دهد که پس از آن ماده به سرعت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Larvae then travel via the bronchi, trachea and oesophagus to the gut.
[ترجمه گوگل]سپس لاروها از طریق برونش، نای و مری به روده می روند
[ترجمه ترگمان]سپس larvae از طریق the، نای و مری به شکم سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their location in the trachea and bronchi and their size are diagnostic.
[ترجمه گوگل]محل آنها در نای و برونش و اندازه آنها تشخیصی است
[ترجمه ترگمان]موقعیت آن ها در نای و bronchi و اندازه آن ها تشخیصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Extreme rawness in the larynx and trachea, burning and smarting.
[ترجمه گوگل]خامی شدید در حنجره و نای، سوزش و هوشمند شدن
[ترجمه ترگمان]خامی شدید در حنجره و نای، سوزش و smarting
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Via the trachea and the oesophagus, they eventually reach the small intestine.
[ترجمه گوگل]از طریق نای و مری، آنها در نهایت به روده کوچک می رسند
[ترجمه ترگمان]از طریق نای و مری سرانجام به روده کوچک می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The L1 migrate up the trachea, are swallowed and pass out in the faeces.
[ترجمه گوگل]L1 به سمت نای مهاجرت می کند، بلعیده می شود و در مدفوع خارج می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار L۱ به نای منتقل می شود، قورت داده می شود و در مدفوع از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fistula formation - for example to the trachea - may then be the first sign of the true nature of the disease.
[ترجمه گوگل]تشکیل فیستول - برای مثال در نای - ممکن است اولین نشانه ماهیت واقعی بیماری باشد
[ترجمه ترگمان]شکل fistula - برای مثال در نای - ممکن است اولین نشانه از ماهیت واقعی این بیماری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Formation of cicatrix of trachea was observed by endoscopy on day 14 and 1 and the degree of stenosis was calculated.
[ترجمه گوگل]تشکیل سیکاتریکس نای با آندوسکوپی در روزهای 14 و 1 مشاهده شد و میزان تنگی آن محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]تشکیل of نای توسط endoscopy در روز ۱۴ و ۱ و درجه of محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of 20 cases who received nasal trachea cannula under the Guidance of Fiberbronchoscope, only 1 case failed to intubate.
[ترجمه گوگل]از 20 موردی که تحت هدایت فیبربرونکوسکوپی کانول نای بینی دریافت کردند، تنها 1 مورد موفق به انتوباسیون نشد
[ترجمه ترگمان]از بین ۲۰ مورد که نای nasal را تحت رهبری of دریافت کرد، تنها ۱ مورد شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Saber sheath trachea is a sign of rather severe COPD.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نای غلاف سابر نشانه COPD نسبتاً شدید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این نای یک نشانه از COPD است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scientists created a Y-shaped framework for the new trachea, modeling it after the specific shape of the patient's windpipe.
[ترجمه گوگل]دانشمندان چارچوبی به شکل Y برای نای جدید ایجاد کردند و آن را بر اساس شکل خاص نای بیمار مدلسازی کردند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان یک چارچوب Y شکل برای نای جدید ایجاد کردند و آن را بعد از شکل خاص نای بیمار مدلسازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods Analyze the anatomy relation of the trachea and the arteria anonyma and the main reasons of trachea arteria anonyma fistula in clinical through the case.
[ترجمه گوگل]روش ها رابطه آناتومی نای و شریان ناشناس و دلایل اصلی فیستول ناشناس شریان نای را در بالینی از طریق مورد تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]روش ها آنالیز رابطه آناتومی نای و the anonyma و دلایل اصلی نای arteria فیستول در بالینی از طریق این پرونده را آنالیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: Discussion trachea intubation patient non - plan cupping factor and countermeasure.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد لوله گذاری نای فاکتور حجامت بدون برنامه و اقدام متقابل
[ترجمه ترگمان]هدف: مباحثاتی که به بیمار کمک می کند به صورت non و countermeasure بیمار عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Development through to L5 takes place in the alveoli and bronchi, and the adults migrate to the trachea.
[ترجمه گوگل]رشد تا L5 در آلوئول ها و برونش ها صورت می گیرد و بزرگسالان به سمت نای مهاجرت می کنند
[ترجمه ترگمان]توسعه در the و bronchi اتفاق می افتد و بزرگسالان به نای منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نای (اسم)
throat, windpipe, lane, tube, cane, bronchial tube, trachea, pipe, fistula, gullet

قصبه الریه (اسم)
windpipe, trachea

تخصصی

[زمین شناسی] نای، لوله تنفسی، تراشه.

انگلیسی به انگلیسی

• windpipe, tube in the throat
your trachea is your windpipe; a medical term.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] تراشه، نای: مسیر هوایی از حنجره تا نایژه ها
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder : مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

trachea ( پزشکی )
واژه مصوب: نای
تعریف: بخشی از راه هوایی بین حنجره و نایژه‏های اصلی

بپرس