tottering


لرزان، متزلزل

جمله های نمونه

1. a tottering old man
پیر مردی که تلوتلو می خورد

2. buildings were still tottering and flames raging
ساختمان ها هنوز متزلزل بودند و شعله ها سر به فلک می کشید.

3. The company is tottering on the edge of bankruptcy.
[ترجمه گوگل]این شرکت در آستانه ورشکستگی است
[ترجمه ترگمان]این شرکت در لبه پرتگاه ورشکستگی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She walked slowly with tottering steps.
[ترجمه گوگل]آهسته با قدم های لرزان راه می رفت
[ترجمه ترگمان]آهسته با قدم های لرزان راه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was the last decision of a tottering government.
[ترجمه گوگل]این آخرین تصمیم یک دولت متزلزل بود
[ترجمه ترگمان]این آخرین تصمیم یک دولت متزلزل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I saw Slim tottering along and joined him.
[ترجمه گوگل]دیدم اسلیم در حال تکان خوردن است و به او پیوستم
[ترجمه ترگمان]I را دیدم که تلوتلو می خورد و به او ملحق می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now he gapes at the cup and saucer, tottering at the end of his extended arm.
[ترجمه گوگل]حالا او به فنجان و نعلبکی خیره می شود و در انتهای بازوی درازش می لرزد
[ترجمه ترگمان]گاه به جام و نعلبکی که در انتهای بازوی او تلوتلو می خورد نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of them comes tottering up to him, falls, and pitches a red plastic fire-engine at his feet.
[ترجمه گوگل]یکی از آن‌ها در حال تکان خوردن به سمت او می‌آید، می‌افتد و یک ماشین آتش‌نشانی پلاستیکی قرمز را جلوی پایش می‌اندازد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها تلوتلوخوران به طرف او می آید، می افتد، و یک ماشین آتش نشانی قرمز را به پا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The property market is tottering.
[ترجمه مریم سالک زمانی] بازار املاک در شرف فروپاشی است.
|
[ترجمه گوگل]بازار ملک در حال تکان خوردن است
[ترجمه ترگمان]بازار املاک متزلزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The country's welfare system is tottering toward collapse.
[ترجمه گوگل]نظام رفاهی کشور در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]سیستم رفاهی این کشور در حال سقوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The worm-eaten foundations of Babylon were tottering.
[ترجمه گوگل]پایه های کرم خورده بابل متلاطم بود
[ترجمه ترگمان]پایه های چوبی بابل در حال متزلزل شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hindu rule was already tottering before Muslim penetration.
[ترجمه گوگل]حکومت هندوها پیش از نفوذ مسلمانان در حال فروپاشی بود
[ترجمه ترگمان]حکومت هندوها قبل از نفوذ اسلام متزلزل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The authoritarian government was tottering.
[ترجمه مریم سالک زمانی] حکومت خودکامه و مستبد در شرف فروپاشی بود.
|
[ترجمه گوگل]حکومت استبدادی در حال تکان خوردن بود
[ترجمه ترگمان]حکومت استبدادی متزلزل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As he reached the end of the willow grove, a tottering cobblestone bridge resting on wooden stanchions appeared on his left.
[ترجمه گوگل]وقتی به انتهای بیشه بید رسید، پل سنگفرشی متزلزلی که روی پایه های چوبی قرار داشت در سمت چپش ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]همچنان که به انتهای بیشه بیدی پناه می برد، روی پل سنگی که روی آن قرار داشت، روی پای چپش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bathe small Yuan whether ambition presently the blossom shriveling away is common, the entire individual is always tottering.
[ترجمه گوگل]حمام یوان کوچک آیا جاه طلبی در حال حاضر چروک شدن شکوفه رایج است، کل فرد همیشه متلاطم است
[ترجمه ترگمان]یوآن یا این که آیا جاه طلبی در حال حاضر شکوفه می کند، رایج است، کل فرد همواره متزلزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس