1. boys spin tops
پسرها فرفره می چرخانند.
2. a book that tops the list
کتابی که در صدر فهرست قرار دارد
3. to keep the tops of pictures on a level
بالای عکس ها را همتراز کردن
4. the clouds had sharp and reddish tops
ابرها سرهای تیز و سرخ رنگ داشتند.
5. when it comes to painting he tops all his rivals
در نقاشی از همه ی رقیبان خود بهتر است.
6. Milk bottle tops are made of tin foil.
[ترجمه گوگل]رویه بطری شیر از فویل قلع ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]شیره ای بطری شیر از فویل حلبی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is still snow on the mountain tops.
8. The birds skimmed the tops of the waves.
[ترجمه گوگل]پرندگان از بالای امواج عبور کردند
[ترجمه ترگمان]پرندگان نوک امواج را حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It should take two hours tops.
10. On the tops of very high mountains snow persists throughout the year.
[ترجمه گوگل]در بالای کوه های بسیار مرتفع برف در طول سال ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در قله های کوه های بلند، برف در طول سال ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Snow had whitened the tops of the trees.
[ترجمه گوگل]برف بالای درختان را سفید کرده بود
[ترجمه ترگمان]برف نوک درختان را سفید کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He tops his father by half a head.
[ترجمه گوگل]او نیمی از سر پدرش را بالاتر می برد
[ترجمه ترگمان]سر تا پای پدرش را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There was snow on the hill tops but not in the valley.
[ترجمه گوگل]برف در بالای تپه باریده بود اما در دره نه
[ترجمه ترگمان]روی قله تپه برف می بارید اما نه در دره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On the tops of some mountains snow persists throughout the year.
[ترجمه گوگل]در بالای برخی از کوه ها برف در طول سال ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در قله های یک کوه یخی در طول سال ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید