1. The top drawer is the one with the cutlery in.
[ترجمه گوگل]کشوی بالایی همان کشویی است که کارد و چنگال داخل آن است
[ترجمه ترگمان]کشوی بالایی یکی با کارد و چنگال ها هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Put it in the top drawer.
3. The shirts go in the top drawer.
[ترجمه گوگل]پیراهن ها در کشوی بالایی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]پیراهن های بالای کشوی بالایی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I found the letter in the top drawer of his desk.
[ترجمه گوگل]نامه را در کشوی بالای میزش پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]نامه را در کشوی بالایی میزش پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's out of the top drawer / She's very top drawer.
[ترجمه گوگل]She's out of the top drawer / She's very top drawer
[ترجمه ترگمان]از کشوی بالایی بیرون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She kept his passport in the top drawer.
[ترجمه گوگل]پاسپورتش را در کشوی بالا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]گذرنامه اش را در کشوی بالایی نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He opened the top drawer of his desk, and took out a brown envelope.
[ترجمه گوگل]کشوی بالای میزش را باز کرد و یک پاکت قهوه ای بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]کشوی بالایی میزش را باز کرد و پاکتی قهوه ای بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She opened the top drawer of her desk.
9. He pulled open the top drawer beneath.
10. He pulled out the top drawer of the desk, where lined in rows were a dozen paper tubes.
[ترجمه گوگل]کشوی بالای میز را بیرون کشید، جایی که در ردیفی از دوجین لوله کاغذی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]او کشوی بالایی میز را بیرون کشید، جایی که در ردیف ردیفی از لوله های کاغذی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. My keys are in the top drawer.
[ترجمه گوگل]کلیدهای من در کشوی بالا هستند
[ترجمه ترگمان] کلیدام توی کشوی بالایی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Climbing off his mattress Gimmelmann went to the top drawer of his dresser and took out a file.
[ترجمه گوگل]Gimmelmann هنگام بالا رفتن از تشک خود به کشوی بالای کمد خود رفت و یک پرونده را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]از تشک بلند شد و به سمت کشوی بالایی کمد رفت و یک فایل را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Put the papers in the top drawer of the filing cabinet.
[ترجمه گوگل]کاغذها را در کشوی بالایی کمد بایگانی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها را در کشوی بالایی کمد بایگانی قرار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The key was in the top drawer, neatly labelled.
[ترجمه گوگل]کلید در کشوی بالایی قرار داشت، با برچسبی منظم
[ترجمه ترگمان]کلید در کشوی فوقانی بود و با دقت برچسب زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I reached in my top drawer for the telephone book and hauled it out.
[ترجمه گوگل]در کشوی بالایم دست به دفترچه تلفن بردم و آن را بیرون آوردم
[ترجمه ترگمان]به کشوی بالایی دفتر تلفن رفتم و آن را بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید