[ترجمه گوگل]من چند ماه است که دندان درد کم و زیاد شده است [ترجمه ترگمان]چند ماه است که درد دندان داشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I have got toothache, so I must go to a dentist.
[ترجمه گوگل]من دندان درد دارم، پس باید به دندانپزشک مراجعه کنم [ترجمه ترگمان]، من دندون درد دارم پس باید برم دندون پزشکی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He gets irritable when he's got toothache.
[ترجمه گوگل]وقتی دندان درد می گیرد عصبانی می شود [ترجمه ترگمان]وقتی درد دندان دارد عصبانی می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I had terrible toothache all last night.
[ترجمه گوگل]تمام دیشب دندان درد وحشتناکی داشتم [ترجمه ترگمان]دیشب درد شدیدی داشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. But a toothache can be a singularly uncomfortable experience.
[ترجمه امیررضا رحیم زاده] اما درد دندان می تواند یک تجربه غیرعادی باشد
|
[ترجمه گوگل]اما دندان درد می تواند یک تجربه منحصر به فرد ناراحت کننده باشد [ترجمه ترگمان]اما درد دندان می تواند یک تجربه غیرعادی باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دندان درد (اسم)
toothache
درد دندان (اسم)
toothache
انگلیسی به انگلیسی
• pain in the teeth toothache is pain in one of your teeth.
پیشنهاد کاربران
toothache ( n ) ( tuθeɪk ) =a pain in your teeth or in one tooth, e. g. I have a toothache.
دندان درد: ) )
سرافکندگی - شرمندگی - خجالت زدگی
خارج از حد بیشتر از کامل شدن بیش از اندازه بیش از حد
خارج از حد بیش از اندازه بسیار از خود بیشتر
دندان درد 🥰
درد دندان ، دندان درد هردو معنی درست است
دندان درد
سردرد
دندان درد گاهی اوقات خاص درد ناشی از خوردنضربه نیز معنی می دهد