[ترجمه گوگل]ماشین با توت سبقت گرفت [ترجمه ترگمان]اتومبیل از جا بلند شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The taxi driver gave a toot on the horn.
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی به بوق دست داد [ترجمه ترگمان]راننده تاکسی سوتی زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Car horns toot as cyclists dart precariously through the traffic.
[ترجمه گوگل]وقتی دوچرخهسواران بهطور نامطمئنی از میان ترافیک عبور میکنند، بوقهای ماشین بلند شد [ترجمه ترگمان]بوق اتومبیل زده شد و دوچرخه سواران به طور خطرناکی از میان ترافیک عبور کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The waiting taxi gave a toot on its horn.
[ترجمه گوگل]تاکسی منتظر بوقش را داد [ترجمه ترگمان]تاکسی منتظر بوق بوق زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She gave a sharp toot on her horn.
[ترجمه گوگل]او یک پای تیز روی شاخ خود گذاشت [ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Toot your horn to let them know we're here.
[ترجمه گوگل]صداتو زدی تا بفهمن ما اینجا هستیم [ترجمه ترگمان]بوق بوق بزن تا اونا بدونن ما اینجاییم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The driver gave me a wave and a toot.
[ترجمه محمد] راننده دست تکان داد و بوق زد
|
[ترجمه گوگل]راننده به من دست داد و یک توت [ترجمه ترگمان]راننده تکانی به من داد و سوتی زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I bought lollipops and a toot - toot bugle. I started for home.
[ترجمه گوگل]من آب نبات چوبی خریدم و یک بوگ توت برای خونه شروع کردم [ترجمه ترگمان]، به \"آب نبات\" و یه \"بوق بوق\" خریدم به طرف خانه راه افتادم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Am I witnessing mere incompetence or too much toot?
[ترجمه گوگل]آیا من شاهد بی کفایتی صرف یا بیش از حد بیش از حد هستم؟ [ترجمه ترگمان]آیا من عدم صلاحیت یا too زیادی را شاهد هستم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If wake up intensity toot all, also can cause as a result of excessive re action distractingly, and make work efficiency is reduced or produce wrong re action.
[ترجمه گوگل]اگر شدت بیدار شدن بیش از حد تمام شود، همچنین می تواند در نتیجه واکنش بیش از حد باعث حواس پرتی شود و باعث کاهش راندمان کار یا ایجاد واکنش اشتباه شود [ترجمه ترگمان]اگر شدت نور را بیدار کنید، همچنین می تواند به عنوان نتیجه عمل مجدد بیش از حد عمل کند، و بازده کار را کاهش داده و یا کار اشتباهی را ایجاد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He soon toot to drink ( ing ) again.
[ترجمه گوگل]او به زودی دوباره هوس کرد که بنوشد [ترجمه ترگمان]به زودی سوتی کشید تا دوباره بنوشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A tutor who tooted a flute tried to tutor two tooters to toot.
[ترجمه گوگل]معلمی که نوازنده فلوت بود، سعی کرد به دو نفر از نوازنده ها آموزش دهد [ترجمه ترگمان]یک معلم خصوصی که فلوت را می نواخت، کوشید تا دو نفر را به سوتی دعوت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The toot hum resounds, the up to ten thousand blue color clansman has been static immediately down.
[ترجمه گوگل]صدای زمزمه دندان طنین انداز می شود، طایفه تا ده هزار رنگ آبی بلافاصله پایین آمده است [ترجمه ترگمان]صدای سوتی شنیده می شود، نزدیک به ده هزار رنگ آبی به سرعت پایین آمده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Everyone will toot their car horns on the road for no apparent reason.
[ترجمه گوگل]همه بدون هیچ دلیلی بوق ماشین خود را در جاده می زنند [ترجمه ترگمان]همه در راه به خاطر هیچ دلیلی بوق می زنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Methods use root tube drainage or toot tube treating after opening a window in apical labium, conservative treatment on apical cyst, use the root tube filling agent suitable filling.
[ترجمه گوگل]روش ها از زهکشی لوله ریشه یا درمان لوله دندان پس از باز کردن پنجره در لابیوم آپیکال، درمان محافظه کارانه روی کیست آپیکال، استفاده از پرکننده لوله ریشه برای پر کردن مناسب استفاده می شود [ترجمه ترگمان]روش های استفاده از لوله ریشه و یا لوله پلاستیکی که پس از باز کردن یک پنجره در بافت رویانی راس، رفتار محافظه کارانه در بافت رویانی راس کار می کنند، از مخزن ریشه پر کننده پر کننده مناسب برای پر کردن مناسب استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خوش گذرانی (اسم)
debauch, binge, randan, toot, life of endless frivolity, self-indulgence
صدای تیز شیپور و بوق یا سوت (اسم)
toot
بطور منقطع شیپور زدن (فعل)
toot
انگلیسی به انگلیسی
• sound resembling that of a horn or other wind instrument produce a sound of or resembling a horn, hoot if you toot your car horn or if it toots, you make it produce a short sound or series of sounds. verb here but can also be used as a count noun. e.g. `look,' she said and gave a toot on the horn.
پیشنهاد کاربران
This slang term is used to describe cocaine, a stimulant drug that is usually in the form of a white powder. “Toot” refers to the act of snorting cocaine, which involves inhaling the powder through the nose. ... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح عامیانه برای توصیف کوکائین. به عمل استنشاق کردن کوکائین اشاره دارد که شامل کشیدن مواد از طریق بینی است. مثال ها؛ He’s always taking a toot of cocaine before going out. ” In a conversation about drug use, a person might ask, “Have you ever done a toot of coke?” A warning about the dangers of drug addiction might include, “Regular tooting of cocaine can lead to serious health problems and addiction. ”