• : تعریف: a light ax, usu. with a stone head, formerly used by some North American Indians as a weapon or tool.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: tomahawks, tomahawking, tomakawked
• : تعریف: to strike, wound, or kill with a tomahawk or a similar weapon.
جمله های نمونه
1. bury the tomahawk
صلح کردن،دست از جنگ کشیدن
2. to perish by the blow of a tomahawk
با ضربه ی تبرزین به هلاکت رسیدن
3. The Tomahawk cruise missile, born in 1972 and built here ever since, has flown the coop.
[ترجمه گوگل]موشک کروز Tomahawk که در سال 1972 متولد شد و از آن زمان تاکنون در اینجا ساخته شده است، به پرواز درآمده است [ترجمه ترگمان]موشک کروز Tomahawk که در سال ۱۹۷۲ بدنیا آمد و از آن زمان تا کنون در اینجا ساخته شده است، از آنجا پرواز کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At $ 1 million each, a Tomahawk is an expensive way to blast beach fortifications.
[ترجمه reza-amiri] انفجاراستحکامات ساحلی با ( موشک ) تاماهاوک یک میلیون دلاری، کاری پرهزینه است
|
[ترجمه گوگل]تاماهاوک با قیمت هر کدام یک میلیون دلار راهی گران قیمت برای انفجار استحکامات ساحلی است [ترجمه ترگمان]در هر یک از هر یک ۱ میلیون دلار، a راه پرهزینه ای برای انفجار استحکامات ساحلی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Jerusalem's wish-list includes nuclear-capable Tomahawk cruise missiles, real-time satellite intelligence and funding for missile defence.
[ترجمه گوگل]فهرست آرزوهای اورشلیم شامل موشکهای کروز تاماهاوک با قابلیت حمل هستهای، اطلاعات ماهوارهای بیدرنگ و بودجه دفاع موشکی است [ترجمه ترگمان]درخواست اورشلیم شامل موشک های کروز، Tomahawk Tomahawk، اطلاعات ماهواره ای بلادرنگ و تامین بودجه برای دفاع موشکی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Queequeg decides to smoke his tomahawk pipe and they visit, Queequeg telling Ishmael about himself and the island he came from.
[ترجمه گوگل]Queequeg تصمیم می گیرد تا پیپ تاماهاوک خود را بکشد و آنها بازدید می کنند، Queequeg درباره خود و جزیره ای که از آنجا آمده به اسماعیل می گوید [ترجمه ترگمان]کویکوئگ تصمیم گرفت چپق تبرزین خود را دود کند و به دیدنش بروند، کویکوئگ به اسماعیل درباره خود و جزیره ای که از آن آمده بود نقل می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Tomahawk instead compares real time data from its altimeter and radar with satellite imagery from a stored database to make sure it's precisely on course.
[ترجمه گوگل]Tomahawk در عوض داده های زمان واقعی از ارتفاع سنج و رادار خود را با تصاویر ماهواره ای از یک پایگاه داده ذخیره شده مقایسه می کند تا مطمئن شود که دقیقاً در مسیر است [ترجمه ترگمان]The به جای آن داده های زمان واقعی را با altimeter و رادار خود با تصاویر ماهواره ای از یک پایگاه اطلاعاتی ذخیره شده مقایسه می کند تا مطمئن شود که دقیقا در مسیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The third column of this table contains a Tomahawk Output Text control, just like your template.
[ترجمه گوگل]ستون سوم این جدول شامل کنترل متن خروجی Tomahawk است، درست مانند الگوی شما [ترجمه ترگمان]ستون سوم این جدول حاوی یک کنترل متن Output Tomahawk است، درست مانند الگوی شما [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Find the Tomahawk command button tag in the library definition editor and open the Tag Attributes section to see the list of attribute names.
[ترجمه گوگل]تگ دکمه فرمان Tomahawk را در ویرایشگر تعریف کتابخانه پیدا کنید و بخش Tag Attributes را باز کنید تا لیست نام ویژگی ها را ببینید [ترجمه ترگمان]برچسب دکمه command Tomahawk را در تعریف کتابخانه پیدا کرده و بخش ویژگی های برچسب را باز کنید تا فهرست نام های ویژگی را ببینید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Cost of a single Tomahawk cruise Missile : $ 900, 000.
[ترجمه گوگل]هزینه یک موشک کروز تاماهاوک: 900000 دلار [ترجمه ترگمان]هزینه یک موشک کروز single: ۹۰۰ هزار دلار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A Tomahawk flew into the sky, heading north towards Baghdad.
[ترجمه گوگل]یک تاماهاوک به آسمان پرواز کرد و به سمت شمال به سمت بغداد حرکت کرد [ترجمه ترگمان]A به آسمان پرواز کرد و به سمت شمال رهسپار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The tomahawk was important to the American Indian.
[ترجمه گوگل]تاماهاوک برای سرخپوستان آمریکایی مهم بود [ترجمه ترگمان]تبرزین برای سرخپوستان آمریکایی مهم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most missiles with pretensions to cleverness are brighter than a laser-guided bomb, but not as clever as a Tomahawk.
[ترجمه گوگل]بیشتر موشکهایی که تظاهر به هوشمندی دارند، از یک بمب هدایتشونده لیزری درخشانتر هستند، اما به اندازه یک تاماهاوک باهوش نیستند [ترجمه ترگمان]بیشتر موشک ها با ادعاهایی مبنی بر هوشمندی، باهوش تر از یک بمب هدایت شونده لیزری هستند، اما به اندازه a باهوش نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Instead was found a pair of trousers, which were not Jeffrey's, and a tomahawk.
[ترجمه گوگل]در عوض یک جفت شلوار که مال جفری نبود و یک تاماهاوک پیدا شد [ترجمه ترگمان]به جای آن یک شلوار و یک شلوار و یک تبرزین را پیدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تبر زین (اسم)
ax, battle ax, axe, battle axe, halberd, tomahawk
با تبرزین زدن (فعل)
tomahawk, poleax, poleaxe
انگلیسی به انگلیسی
• name of a u.s. missile american indian war-ax a tomahawk is a small light axe that is used by north american indians.
پیشنهاد کاربران
لقب ادگار الن پو وقتی در روزنامۀ �مسنجر� ریچموند آثار ادبی دیگران را نقد می کرد: tomahawk man
1 - a small fighting axe used by Native Americans یک تبر جنگی کوچک که توسط بومیان آمریکا استفاده می شود، تبر زین An Indian approached with tomahawk lifted. 2 - ( also Tomahawk ) a missile ( = flying weapon ) that can be directed by a computer during its flight and that sometimes carries nuclear explosives ... [مشاهده متن کامل]
موشکی که می تواند در حین پرواز توسط کامپیوتر هدایت شود و گاهی مواد منفجره هسته ای حمل می کند The Tomahawk, a precision - guided missile, costs more than $1 million apiece. 3 - a steak ( = a thick, flat piece of meat ) with a big bone in it استیک ( = تکه گوشت ضخیم و مسطح ) که در آن یک استخوان بزرگ است