1. I find her attitude a bit peculiar, to say the least.
[ترجمه علیکس نصیری] کمه کمش اینه که نظرش یه مقدار عجیب بنظر میومد|
[ترجمه صدیلی] طرز رفتارش یکم عجیب بود، بدون اغراق.|
[ترجمه گوگل]به نظر من نگرش او، حداقل، کمی عجیب و غریب است[ترجمه ترگمان]طرز برخورد او کمی عجیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was rather thoughtless of him, to say the least.
[ترجمه MD] تهش بگم بی فکری کرده بود.|
[ترجمه MPK7] اگه حداقلش رو بخوام بگم، این از بی فکری اون بود.|
[ترجمه گوگل]حداقل می توان گفت که نسبت به او بی فکر بود[ترجمه ترگمان]به هر حال، این کار او را بی دقت انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I was surprised at what he said, to say the least.
[ترجمه MPK7] حداقلش رو بگم، از حرفی که زد تعجب کردم|
[ترجمه گوگل]حداقل بگویم از حرف او تعجب کردم[ترجمه ترگمان]از حرفی که زد تعجب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Such a view is incorrect, to say the least.
[ترجمه گوگل]چنین دیدگاهی حداقل نادرست است
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Accommodation was basic to say the least.
[ترجمه گوگل]حداقل می توان گفت اسکان اولیه بود
[ترجمه ترگمان]اقامت در منزل هم پایه و پایه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اقامت در منزل هم پایه و پایه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her vocal range was, to say the least of it, limited, and she had a distressing tendency to sing flat.
[ترجمه فاطمه] حداقل ( لااقل ) دامنه صوتی صدای او محدود بود، و تمایل شدیدی به یکنواخت خواندن داشت.|
[ترجمه گوگل]گستره آوازی او، حداقل از آن، محدود بود، و او تمایل آزاردهنده ای به آواز خواندن داشت[ترجمه ترگمان]دامنه صوتی او این بود که دست کم یک کلمه از آن را به زبان آورد، محدود بود، و او تمایل شدیدی به خواندن آپارتمان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was surprised, to say the least.
[ترجمه گوگل]حداقل تعجب کردم
[ترجمه ترگمان]تعجب کردم، حداقل گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعجب کردم، حداقل گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We've been too indiscreet, to say the least.
[ترجمه گوگل]حداقل بگویم ما بیش از حد بی احتیاط بوده ایم
[ترجمه ترگمان]ما بیش از حد بی احتیاط بودیم که بگوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما بیش از حد بی احتیاط بودیم که بگوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His conduct that evening was to say the least curious.
[ترجمه گوگل]رفتار او در آن شب حداقل کنجکاو بود
[ترجمه ترگمان]رفتار او آن شب، کم تر کنجکاو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتار او آن شب، کم تر کنجکاو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His background is a trifle dubious, to say the least.
[ترجمه گوگل]پیشینه او حداقل چیزی مشکوک است
[ترجمه ترگمان]دست کم، سابقه او کمی مشکوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست کم، سابقه او کمی مشکوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Jane could have been more considerate, to say the least.
[ترجمه حمید اظمیان] بیشتر از ااونی که بشه گفت حواسش جمع هست|
[ترجمه گوگل]حداقل میتوانست جین با ملاحظهتر رفتار کند[ترجمه ترگمان]به نظر من، جین خیلی با ملاحظه تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His teaching methods were strange, to say the least.
[ترجمه مسعود رضايي] اغراق نکرده باشم روش های تدریسی او عجیب بود|
[ترجمه گوگل]روش های تدریس او دست کم عجیب بود[ترجمه ترگمان]روش های تدریس او عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It's going to be awkward, to say the least.
[ترجمه گوگل]حداقل می توان گفت ناجور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این کار زشت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این کار زشت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her remarks were ill-advised, to say the least.
[ترجمه گوگل]سخنان او حداقل می گویند نادرست بود
[ترجمه ترگمان]remarks بد بود توصیه کرد که حداقل این حرف را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]remarks بد بود توصیه کرد که حداقل این حرف را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. These maps are difficult to understand, to say the least.
[ترجمه گوگل]درک این نقشه ها دست کم دشوار است
[ترجمه ترگمان]درک کردن این نقشه دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درک کردن این نقشه دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید