to have finger in the pie

پیشنهاد کاربران

در هر کاری دخالت کردن نخود هر آشی بودن
1. I like to have my fingers in the pie, so I can make sure things go my way.
1 . من دوست دارم در هر کاری دخالت کنم تا مطمئن شوم که اوضاع طبق نظر من پیش برود.
...
[مشاهده متن کامل]

2. She doesn't think we can do it by ourselves. Sally always wants to have a finger in the pie.
2 . او فکر نمی کند که ما بتوانیم خودمان این کار را انجام دهیم. "سالی" همیشه می خواهد نخود هر آشی باشد.
توضیح درباره اصطلاح have one's finger in the pie
🔥Aylin sajadi panah🔥

بپرس