tidewater

/ˈtaɪˌdwɒtər//ˈtaɪˌdwɒtə/

معنی: خط ساحلی، کشند اب، اب جزر ومد که بخشکی میرسد
معانی دیگر: کشند آب: آبی که در اثر برکشند به محلی آورده می شود، ناحیه ی تحت تاثیر جزر و مد، سرزمین کشندی، کشند آبی، (t بزرگ) گویش انگلیسی خاور ایالت ویرجینیا (امریکا)، گویش تایدواتر، وابسته به این گویش، اب جزر ومد که بخشکی میرسد، خط ساحلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: water brought up or affected by the tide.

(2) تعریف: seacoasts and lowlands drained by the tide.

جمله های نمونه

1. Darkness swallowed millions of planets like tidewater. Mass sunflowers withered, flocks of migratory birds attending the funeral.
[ترجمه گوگل]تاریکی میلیون ها سیاره را مانند جزر و مد بلعید آفتابگردان های دسته جمعی پژمرده شدند، گله های پرندگان مهاجر در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]تاریکی میلیون ها سیاره را مانند tidewater فرو داد گل های آفتابگردان از نماز کلیسا، گله های پرندگان، پرندگان migratory را در مراسم تدفین اجرا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The flow wave goes a month, tidewater band the star come.
[ترجمه گوگل]موج جریان یک ماه می رود، تایدواتر باند ستاره بیاید
[ترجمه ترگمان]موج جریان یک ماه طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When tidewater retire when, ability discovers who is naked swim.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تایدواتر بازنشسته می شود، توانایی کشف می کند که چه کسی برهنه شنا می کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که tidewater بازنشسته می شود، توانایی در می یابد که چه کسی شنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tremendous contrast that the fictitious morality tidewater with insurgent passion and actual justice stand fast, is this why?
[ترجمه گوگل]تضاد فوق‌العاده‌ای که اخلاق ساختگی با شور شورشی و عدالت واقعی موج می‌زند، به همین دلیل است؟
[ترجمه ترگمان]تناقض شگفت انگیزی که اخلاق فرضی با شور و اشتیاق شورشی و عدالت واقعی همراه است، این است که چرا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And open our hearts, let love emerge like tidewater.
[ترجمه گوگل]و قلب ما را بگشا، بگذار عشق مانند جزر و مد ظهور کند
[ترجمه ترگمان]و hearts را باز کنیم، بگذارید عشق مثل tidewater پدیدار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lee was tidewater Virginia, and in his background were family, culture, and tradition. . . the age of chivalry transplanted to a New World which was making its own legends and its own myths.
[ترجمه گوگل]لی ویرجینیا بود و در پس‌زمینه‌اش خانواده، فرهنگ و سنت بود عصر جوانمردی به دنیای جدیدی که افسانه ها و اسطوره های خود را می ساخت
[ترجمه ترگمان]لی در ویرجینیا ساکن بود و در زمینه پیشینه او خانواده، فرهنگ و سنت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I look the way of tidewater.
[ترجمه گوگل]به راه جزر و مد نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان] من شبیه \"tidewater\" هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Darkness swallowed millions of planets like tidewater. sunflowers withered, flocks of migratory birds attending the funeral.
[ترجمه گوگل]تاریکی میلیون ها سیاره را مانند جزر و مد بلعید آفتابگردان پژمرده شد، گله های پرندگان مهاجر در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]تاریکی میلیون ها سیاره را مانند tidewater فرو داد گل های آفتابگردان از پرندگان migratory به مراسم تدفین آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our goal was to get as close as possible to LeConte Glacier, the southernmost active tidewater glacier in the Northern Hemisphere.
[ترجمه گوگل]هدف ما این بود که تا حد امکان به یخچال LeConte، جنوبی‌ترین یخچال فعال جزر و مدی در نیمکره شمالی نزدیک شویم
[ترجمه ترگمان]هدف ما این بود که تا آنجا که ممکن است به کوه لکانت واقع در جنوبی ترین کوه یخی در نیم کره شمالی نزدیک شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr. Cohen will also be talking about measures to target two Iranian airlines, Iran Air and Mahan Air, as well as the port company, Tidewater Middle East Co., according to U. S. officials.
[ترجمه گوگل]به گفته مقامات آمریکایی، آقای کوهن همچنین در مورد اقداماتی برای هدف قرار دادن دو شرکت هواپیمایی ایرانی، ایران ایر و ماهان ایر و همچنین شرکت بندری، تایدواتر میدل ایست کو، صحبت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]طبق گفته U، آقای کوهن همچنین در مورد اقداماتی جهت هدف قرار دادن دو خط هوایی ایرانی، هواپیمایی ایران و Mahan ایر و همچنین شرکت بندر خاورمیانه و شرکت خاور میانه صحبت خواهد کرد اس مقامات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The so-called Chaoyin Temple means, under the protection of Kwan Yin, the incoming tidewater can only be transformed into the Brahma voice, and disappears invisibly.
[ترجمه گوگل]معبد چائویین به این معنی است که تحت حفاظت کوان یین، جزر و مد آب ورودی تنها می تواند به صدای برهما تبدیل شود و به طور نامرئی ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح \"پل تم پل\" به این معنا است که تحت حفاظت کوان یین، tidewater ورودی تنها می تواند به صدای Brahma تبدیل شود و به طور نامرئی ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Martha, who had first been married at 1 was one of the wealthiest widows in the Tidewater region of eastern Virginia when she married Washington.
[ترجمه گوگل]مارتا که برای اولین بار در 1 سالگی ازدواج کرده بود، یکی از ثروتمندترین بیوه ها در منطقه تایدواتر در ویرجینیای شرقی بود که با واشنگتن ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]مارتا که اولین بار در ۱ سالگی ازدواج کرده بود یکی از ثروتمندترین زنان منطقه Tidewater در شرق ویرجینیا بود که او با واشنگتن ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the large volume of information emerge people like tidewater, it is too deficiency to use tradition human professional to dispose the information.
[ترجمه گوگل]هنگامی که حجم زیادی از اطلاعات مانند جزر و مد از مردم بیرون می‌آید، استفاده از متخصصان سنتی برای از بین بردن اطلاعات بسیار ناقص است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که حجم بالای اطلاعات افرادی مانند tidewater را نشان می دهد، استفاده از یک متخصص سنتی انسانی برای انهدام اطلاعات بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These frontier men were the precise opposites of the tidewater aristocrats.
[ترجمه گوگل]این مردان مرزی دقیقاً نقطه مقابل اشراف تایدآتر بودند
[ترجمه ترگمان]این مردان مرزی دقیقا مخالف اشراف tidewater بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط ساحلی (اسم)
coastline, tide water

کشند اب (اسم)
tide water

اب جزر و مد که به خشکی می رسد (اسم)
tide water

تخصصی

[زمین شناسی] آب کشند - کشنداب: الف) آبی که بر روی خشکی در زمان یک پیش کشند طغیان و سرریز می کند. همچنین، آبی که یک زمین یا خشکی کشندی را می پوشاند. همچنین، آب رودی که توسط فراز و فرود جزر و مد متاثر شده باشد. - مترادف: آب کشندی. ب) یک اصطلاح گسترده برای زمین ساحلی یا کم ارتفاع یا دریا کنار که توسط رودهای آب کشندی پیموده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• water brought into area through tides, flood waters

پیشنهاد کاربران

tidewater ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: کِشَنداب
تعریف: آبی که سطح آن در نتیجۀ کِشَند به صورت تناوبی تغییر کند

بپرس