1. I'm ready to throw in the towel.
 [ترجمه رها] من اماده ام که تسلیم شوم.| 
 [ترجمه گوگل]من حاضرم حوله رو بیندازم[ترجمه ترگمان]آماده ام که حوله را دور بریزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We're not going to throw in the towel just because we lost one game.
 [ترجمه علی طالبی] ما نمی خواهیم تسلیم شویم فقط بخاطر اینکه یک بازی را باختیم.| 
 [ترجمه گوگل]ما فقط به این دلیل که یک بازی را باختیم دست از کار نخواهیم برد[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر اینکه یک بازی را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He vowed he would never throw in the towel.
 [ترجمه شقایق اصغری] او قول داد گ هرگز تسلیم نخواهد شد| 
 [ترجمه گوگل]او عهد کرد که هرگز دستمالی نخواهد کرد[ترجمه ترگمان]او قول داد که هرگز به حوله نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is not to say that theater should throw in the towel.
 [ترجمه گوگل]این به این معنا نیست که تئاتر باید از بین برود
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تئاتر باید در حوله ریخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تئاتر باید در حوله ریخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But utility developers shouldn't throw in the towel just yet.
 [ترجمه گوگل]اما توسعه دهندگان نرم افزار هنوز نباید دست از کار بکشند
[ترجمه ترگمان]اما برنامه توسعه دهندگان برنامه هنوز نباید در حوله ریخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برنامه توسعه دهندگان برنامه هنوز نباید در حوله ریخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We've worked way too hard for you to throw in the towel now.
 [ترجمه S] ما برای تو سخت کار کرده ایم تا تو تسلیم نشوی| 
 [ترجمه گوگل]ما خیلی سخت کار کرده ایم که نتوانی آن را کنار بگذاری[ترجمه ترگمان]ما برای تو خیلی تلاش کردیم که حوله رو بندازی تو حوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The game is not over yet! Don't throw in the towel so soon!
 [ترجمه مائده] بازی هنوز تموم نشده، به این زودی تسلیم نشو ( جا نزن )| 
 [ترجمه گوگل]بازی هنوز تمام نشده است! به این زودی حوله را پرت نکن![ترجمه ترگمان]بازی هنوز تموم نشده به این زودی توی حوله ننداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Most businesses do not throw in the towel. They just reorganize so they can compete better.
 [ترجمه گوگل]اکثر کسب و کارها دستمالی نمی زنند آنها فقط سازماندهی مجدد می کنند تا بتوانند بهتر رقابت کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب کسب و کارها در حوله رها نمی شوند آن ها فقط دوباره سازماندهی می شوند تا بتوانند بهتر رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اغلب کسب و کارها در حوله رها نمی شوند آن ها فقط دوباره سازماندهی می شوند تا بتوانند بهتر رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She will finally throw in the towel and give up.
 [ترجمه گوگل]بالاخره دستش را می اندازد و تسلیم می شود
[ترجمه ترگمان]بالاخره حوله را می اندازد بالا و تسلیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره حوله را می اندازد بالا و تسلیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't throw in the towel.
 [ترجمه محمد زردُشت] تسلیم نشو.| 
 [ترجمه گوگل]حوله نیندازید[ترجمه ترگمان]حوله را روی زمین ننداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I throw in the towel.
 [ترجمه yasaminJhn] من تسلیم می شوم| 
 [ترجمه گوگل]حوله را پرت می کنم[ترجمه ترگمان]من حوله را می اندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A good 4-5 season sleeping bag is a must for anyone who doesn't throw in the towel the minute October dawns.
 [ترجمه گوگل]یک کیسه خواب خوب 4-5 فصلی برای هرکسی که دقایقی که سپیده دم اکتبر است دست از سرش بر نمی دارد، ضروری است
[ترجمه ترگمان]یک کیسه خواب ۴ - ۵ خوب یک اجبار برای هر کسی است که در نیمه شب ماه اکتبر حوله را پرتاب نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کیسه خواب ۴ - ۵ خوب یک اجبار برای هر کسی است که در نیمه شب ماه اکتبر حوله را پرتاب نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You want to run because you never want to throw in the towel.
 [ترجمه گوگل]شما می خواهید بدوید زیرا هرگز نمی خواهید دست از کار بکشید
[ترجمه ترگمان]تو می خوای فرار کنی چون هیچ وقت نمی خوای حوله رو پرت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو می خوای فرار کنی چون هیچ وقت نمی خوای حوله رو پرت کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After running two miles of the marathon, Andy and Jessica decided to throw in the towel.
 [ترجمه محمد زردُشت] بعد از دو مایل دو ماراتن، اندی و جسیکا تصمیم گرفتند تسلیم شوند ( ادامه ندهند )| 
 [ترجمه گوگل]اندی و جسیکا پس از دو مایل دویدن در ماراتن تصمیم گرفتند که دست به کار شوند[ترجمه ترگمان]بعد از دو مایل از ماراتن، اندی و جسیکا تصمیم گرفتند تا حوله را پرتاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید