• (1)تعریف: a proposition or idea that can be proven by other formulas or propositions in mathematics, or deduced from accepted premises or assumptions in logic.
- That all right angles are congruent is a basic theorem of geometry.
[ترجمه گوگل] این که همه زوایای قائمه همخوان هستند یک قضیه اساسی هندسه است [ترجمه ترگمان] تمام زاویه های راست congruent یک قضیه اصلی هندسه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: in algebra, a rule expressed as a mathematical equation or formula.
جمله های نمونه
1. bernoulli theorem
قضیه ی برنولی
2. a policy based on the theorem that the best defense is offense
سیاستی مبتنی بر این اصل که بهترین دفاع حمله است
3. His theorem can be translated into simple terms.
[ترجمه گوگل]قضیه او را می توان به عبارات ساده ترجمه کرد [ترجمه ترگمان]قضیه او می تواند به عبارات ساده ترجمه شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I agree with the theorem that the best defence is offence.
[ترجمه فریبا دیبافر] من با این قاعده که بهترین دفاع حمله است موافقم
|
[ترجمه گوگل]من با این قضیه موافقم که بهترین دفاع حمله است [ترجمه ترگمان]من با این قضیه موافقم که بهترین دفاع، جرم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The no-hair theorem implies that a large amount of information is lost in a gravitational collapse.
[ترجمه گوگل]قضیه بدون مو نشان می دهد که حجم زیادی از اطلاعات در یک فروپاشی گرانشی از بین می رود [ترجمه ترگمان]قضیه no دلالت بر این دارد که مقدار زیادی از اطلاعات در یک فروپاشی گرانشی از دست می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Thus the following theorem is a easy corollary to Lemma
[ترجمه گوگل]بنابراین قضیه زیر نتیجه آسانی برای لما است [ترجمه ترگمان]بنابراین قضیه زیر یک استنباط ساده از قیاس با قیاس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Consequently we can use the quotient theorem to prove that is a tensor.
[ترجمه گوگل]در نتیجه میتوانیم از قضیه ضریب برای اثبات تانسور بودن آن استفاده کنیم [ترجمه ترگمان]در نتیجه ما می توانیم از قضیه خارج قسمت برای اثبات این که یک تانسور است استفاده کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For instance, the Coase theorem admits that the market will fail if transaction costs are prohibitively high.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قضیه کوز اذعان میکند که اگر هزینههای مبادله به طور غیرقابل قبولی بالا باشد، بازار شکست خواهد خورد [ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، قضیه Coase تایید می کند که اگر هزینه های معامله گران باشند، بازار شکست خواهد خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Again, though, the Fundamental Theorem was doing its subversive work behind the scenes.
[ترجمه گوگل]با این حال، دوباره قضیه بنیادی کار خرابکارانه خود را در پشت صحنه انجام می داد [ترجمه ترگمان]با این حال، باز قضیه اساسی در حال انجام اقدامات خرابکارانه خود در پشت پرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nor is it like a mathematical theorem: it can not be deduced from a set of axioms.
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک قضیه ریاضی نیست: نمی توان آن را از مجموعه ای از بدیهیات استنباط کرد [ترجمه ترگمان]این یک قضیه ریاضی نیست: این قضیه را نمی توان از یک مجموعه قواعد کلی استنتاج کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I could prove theorem after theorem in linear algebra.
[ترجمه گوگل]من می توانستم قضیه پشت قضیه را در جبر خطی اثبات کنم [ترجمه ترگمان]من می توانم قضیه را بعد از قضیه جبر خطی اثبات کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is an interesting theorem which seems to prove the existence of singularities for a large class of colliding plane waves.
[ترجمه گوگل]این یک قضیه جالب است که به نظر میرسد وجود تکینگیها را برای کلاس بزرگی از امواج صفحهای در حال برخورد ثابت میکند [ترجمه ترگمان]این یک قضیه جالب است که به نظر می رسد وجود نقاط تکین برای یک کلاس بزرگ از امواج هواپیما را اثبات می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The non-substitution theorem then applies, and prices are again determined independently of demand conditions.
[ترجمه گوگل]سپس قضیه عدم جایگزینی اعمال میشود و قیمتها دوباره مستقل از شرایط تقاضا تعیین میشوند [ترجمه ترگمان]قضیه غیر جانشین نیز اعمال می شود و دوباره قیمت ها به طور مستقل از شرایط تقاضا تعیین می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The theorem is applicable to polygons whose constituent triangles share the above properties.
[ترجمه گوگل]این قضیه برای چند ضلعیهایی که مثلثهای تشکیلدهنده آنها دارای ویژگیهای بالا هستند، قابل استفاده است [ترجمه ترگمان]این قضیه برای چند ضلعی های کاربردی است که مثلث تشکیل دهنده آن ویژگی های فوق را به اشتراک می گذارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Examples of the use of this theorem are given in
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از کاربرد این قضیه در ادامه آورده شده است [ترجمه ترگمان]نمونه هایی از استفاده از این قضیه در [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قضیه (اسم)
case, clause, proposition, theorem, thesis
قاعده (اسم)
formula, principle, rule, frame, regulation, norm, theorem, law, production rule
• theoretical propositions which is to be proven (mathematics); rule, law, basic premise; generally accepted rule a theorem is a statement in mathematics that can be logically proved to be true.
پیشنهاد کاربران
بهترین معنی اش در متون ترجمه شده فارسی قضیه هست مثل قضیه فیثاغورت در ریاضی
1. ( ریاضیات و منطق ) قضیه 2. ( ریاضیات ) فرمول. معادله. قانون 3. اصل. قاعده. امر بدیهی مثال: demonstrative evidence of his theorem دلیل اثبات کننده درباره قضیه اش