1. Nobody was keen to take on such a thankless task.
[ترجمه گوگل]هیچ کس مشتاق انجام چنین وظیفه ناسپاسی نبود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس مشتاق نبود چنین وظیفه ای را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Soccer referees have a thankless task.
[ترجمه گوگل]داوران فوتبال وظیفه ناسپاسی دارند
[ترجمه ترگمان]داوران فوتبال وظیفه thankless دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Keeping the children's rooms tidy is a thankless task/job.
[ترجمه گوگل]مرتب نگه داشتن اتاق کودکان یک کار/کار ناسپاس است
[ترجمه ترگمان]تمیز نگه داشتن اتاق های بچه ها یک کار و کار thankless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was a thankless job, so we choked him off before long.
[ترجمه گوگل]این یک کار ناسپاس بود، بنابراین خیلی زود او را خفه کردیم
[ترجمه ترگمان]کار ظالمانه ای بود واسه همین قبل از اینکه طولانی بشه خفش کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Volunteers had the thankless task of distributing campaign leaflets.
[ترجمه گوگل]داوطلبان وظیفه ناسپاسی توزیع اعلامیه های مبارزاتی را داشتند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان وظیفه thankless توزیع اعلامیه های تبلیغاتی را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cooking every day is a thankless task.
[ترجمه گوگل]آشپزی هر روز یک کار بیشکر است
[ترجمه ترگمان]پخت هر روز وظیفه ای فرعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They seldom labour their wits on thankless task.
[ترجمه گوگل]آنها به ندرت عقل خود را برای انجام کارهای ناسپاس به کار می گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها به ندرت با کار thankless کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Shakur has charisma, and, luckily, the less thankless role: at least his character has a vestige of scruples.
[ترجمه گوگل]شکور کاریزما دارد و خوشبختانه نقشی که کمتر ناسپاس است: حداقل شخصیت او بقایایی از ظلمها دارد
[ترجمه ترگمان]Shakur دارای جذبه و ابهت بوده و خوشبختانه، نقش thankless کم تر دارد: حداقل شخصیت او نوعی وسواس دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Do-gooding is often tough, thankless work.
[ترجمه گوگل]انجام کارهای خوب اغلب کار سخت و بیشکر است
[ترجمه ترگمان]انجام دهید - gooding اغلب سخت و قدردان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It seems an exhausting and thankless task.
[ترجمه گوگل]به نظر کار طاقت فرسا و ناسپاسی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که کار طاقت فرسا و طاقت فرسایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This president business is a pretty thankless job.
[ترجمه گوگل]این کسبوکار رئیسجمهور یک شغل کاملاً ناسپاس است
[ترجمه ترگمان]این کار رئیس جمهور شغل thankless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In some ways that was a thankless task.
[ترجمه گوگل]از برخی جهات این یک کار ناسپاس بود
[ترجمه ترگمان]به طرقی که یک کار thankless بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Who on earth would volunteer for such a thankless task?
[ترجمه گوگل]چه کسی روی زمین برای چنین وظیفه ناسپاسی داوطلب می شود؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی روی زمین داوطلب چنین کار ظالمانه ای خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The thankless task of untangling fake votes from real ones falls to an electoral watchdog dominated by UN-appointed foreigners.
[ترجمه گوگل]وظیفه ناسپاس باز کردن آرای جعلی از آرای واقعی بر عهده یک ناظر انتخاباتی است که تحت سلطه خارجی های منصوب شده توسط سازمان ملل است
[ترجمه ترگمان]وظیفه thankless of رای جعلی از حساب های واقعی به یک ناظر انتخاباتی است که توسط خارجیان منصوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید