1. I managed to catch the train, thank goodness.
[ترجمه رضا ابراهیمی] خداروشکر تونستم به قطار برسم|
[ترجمه گوگل]من موفق شدم به قطار برسم، خدا را شکر[ترجمه ترگمان]موفق شدم قطار رو بگیرم، خدارو شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Thank goodness it's cool in here.
[ترجمه fk] خدا رو شکر اینجا هوا خوب است|
[ترجمه گوگل]خدا را شکر اینجا باحال است[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که این جا خنک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Not a lot of domestic politics about, thank goodness!
[ترجمه گوگل]خیلی از سیاست داخلی در مورد، خدا را شکر!
[ترجمه ترگمان]زیادی سیاست داخلی وجود ندارد، خدا را شکر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیادی سیاست داخلی وجود ندارد، خدا را شکر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And thank goodness the figure has been released in time for rotational planning prior to harvest.
[ترجمه گوگل]و خدا را شکر این رقم به موقع برای برنامه ریزی چرخشی قبل از برداشت منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]و خدا را شکر که این رقم به موقع برای برنامه ریزی چرخشی قبل از برداشت آزاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و خدا را شکر که این رقم به موقع برای برنامه ریزی چرخشی قبل از برداشت آزاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Leonard isn't orthodox, thank goodness, or I'd have to shave off all my hair.
[ترجمه رضا ابراهیمی] خدارو صد هزار مرتبه شکر که لئونارد اورتودوکس نیس وگرنه مجبور بودم همه مو هامو بتراشم.|
[ترجمه گوگل]لئونارد ارتدوکس نیست، خدا را شکر، وگرنه باید تمام موهایم را اصلاح کنم[ترجمه ترگمان]لئونارد مومن نیست، خدا را شکر، وگرنه مجبور می شوم تمام موهایم را اصلاح کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was good fun but thank goodness my parents never learned of my involvement.
[ترجمه رضا ابراهیمی] حال داد و شانسم خوند که والدینم نفهمیدن منم دخیل بودم.|
[ترجمه گوگل]جالب بود اما خدا را شکر که پدر و مادرم هرگز از مشارکت من مطلع نشدند[ترجمه ترگمان]خوب بود، اما خدا را شکر که پدر و مادرم هرگز از دخالت من مطلع نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Thank goodness wine makers worldwide accept this fact and cheap, poor imitations are becoming a thing of the past.
[ترجمه گوگل]خدا را شکر که شراب سازان در سراسر جهان این واقعیت را می پذیرند و تقلیدهای ارزان و ضعیف در حال تبدیل شدن به چیزی از گذشته است
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که wine در سراسر دنیا این واقعیت را می پذیرند و این واقعیت ارزان و ضعیف آن ها در حال تبدیل شدن به یک چیز گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که wine در سراسر دنیا این واقعیت را می پذیرند و این واقعیت ارزان و ضعیف آن ها در حال تبدیل شدن به یک چیز گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thank goodness, the Founding Fathers wisely made it difficult to tamper with their precious principles.
[ترجمه گوگل]خدا را شکر، پدران بنیانگذار خردمندانه دستکاری در اصول ارزشمند خود را دشوار کردند
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر، این پدران بنیاد، عاقلانه آن را به کار انداختند تا با اصول ارزشمند خود مداخله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر، این پدران بنیاد، عاقلانه آن را به کار انداختند تا با اصول ارزشمند خود مداخله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The first is: thank goodness for insurance.
[ترجمه گوگل]اولی: خدا را شکر برای بیمه
[ترجمه ترگمان]اولی: سپاس از خیر برای بیمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولی: سپاس از خیر برای بیمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. True, Goodwood was over, but betting went on, thank goodness.
[ترجمه گوگل]درست است، گودوود تمام شده بود، اما خدا را شکر شرط بندی ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]درس ته که دی گه تم وم شده بود، ولی شرط می بندم که ادامه پیدا می کنه، خدا رو شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درس ته که دی گه تم وم شده بود، ولی شرط می بندم که ادامه پیدا می کنه، خدا رو شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thank goodness for my spare tyre, I can afford to lose a bit of that.
[ترجمه گوگل]خدا را شکر برای لاستیک زاپاس من، می توانم کمی از آن را از دست بدهم
[ترجمه ترگمان]به خاطر لاستیک زاپاس این کار را شکر می کنم، می توانم کمی از آن را از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر لاستیک زاپاس این کار را شکر می کنم، می توانم کمی از آن را از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And in the case of this campaign, thank goodness.
[ترجمه گوگل]و در مورد این کمپین خدا را شکر
[ترجمه ترگمان]و در مورد این کمپین، خدا را شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و در مورد این کمپین، خدا را شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thank goodness for sheep, thought the three little piggies as they trotted along in the sunshine.
[ترجمه گوگل]سه خوک کوچولو در حالی که زیر نور آفتاب در حال حرکت بودند فکر کردند خدا را شکر برای گوسفندان
[ترجمه ترگمان]سه بچه خوک را که در نور آفتاب یورتمه می رفتند، باخود گفت: خدا را شکر، گوسفندها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه بچه خوک را که در نور آفتاب یورتمه می رفتند، باخود گفت: خدا را شکر، گوسفندها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thank goodness that's over!
[ترجمه گوگل]خداروشکر که تموم شد!
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که تمام شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که تمام شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید